خلاصه کتاب زندگی های من – راهنمای جامع الکساندر همن
خلاصه کتاب زندگی های من ( نویسنده الکساندر همن )
«خلاصه کتاب زندگی های من ( نویسنده الکساندر همن )» دروازه ای است به جهانی پر از احساسات، خاطرات و تأملات عمیق نویسنده ای که از دل جنگ و مهاجرت، به جستجوی هویت چندپاره اش می پردازد. این کتاب، اثری برجسته از الکساندر همن، نه یک رمان، بلکه مجموعه ای از جستارهای روایی است که خواننده را در تجربه ای بی واسطه از زندگی، غربت و بازسازی خویش غرق می کند. الکساندر همن با قلمی صادق و نیرومند، مخاطبانش را به سفری دعوت می کند که در آن مرزهای مکان و زمان درهم می شکند و حس عمیقی از همذات پنداری شکل می گیرد.
تصور کنید در حالی که کنار رودخانه ای آرام نشسته اید و برگ های خاطرات زندگی تان را ورق می زنید. «زندگی های من» دقیقاً چنین حسی را به شما می دهد. الکساندر همن با استعدادی کم نظیر، لحظه های خرد و کلان زندگی اش را چنان روایت می کند که گویی خودمان آن ها را از سر گذرانده ایم. این کتاب، نه صرفاً یک داستان، بلکه مجموعه ای از تکه های پازل زندگی است که همن با ظرافت خاصی کنار هم چیده تا تصویری کامل از یک انسان در مواجهه با تحولات عظیم جهان ارائه دهد. او ما را با خود به زادگاهش سارایوو می برد، به روزهایی که جنگ، ناگهان هر آنچه بود را ویران کرد. سپس، همراهش می شویم به شیکاگو، شهری که برای او پناهگاهی شد، اما همواره حس غریبی و از دست دادن را با خود داشت. «زندگی های من» شما را درگیر می کند، به فکر فرو می برد و از همه مهم تر، به شما یادآوری می کند که هویت، چیزی سیال و در حال دگرگونی است، به خصوص زمانی که ریشه هایتان از خاک خود کنده می شوند. این اثر، دعوتی است به تأمل درباره اینکه چگونه گذشته، حال ما را می سازد و چگونه می توان در میان ویرانه ها، امید به بازسازی را یافت.
قدمی به دنیای زندگی های من و الکساندر همن
الکساندر همن، نویسنده ای بوسنیایی-آمریکایی که در ادبیات معاصر جایگاه ویژه ای دارد، با آثارش خوانندگان بسیاری را مجذوب خود کرده است. او استادانه از تجربه های شخصی اش برای پرداختن به مضامین جهان شمول استفاده می کند. آثار داستانی او، همچون «پروژه لازاروس» یا «پرسش برونو»، او را به یکی از مهم ترین صداهای ادبیات مهاجرت و پساجنگ تبدیل کرده اند. اما «زندگی های من»، که اولین اثر غیرداستانی او محسوب می شود، پنجره ای بی پرده و صمیمانه تر به دنیای درونی او می گشاید. در این کتاب، همن با لحنی خاص خود، آمیخته با طنزی تلخ و صداقتی تکان دهنده، به روایت زندگی های متعددش می پردازد؛ زندگی هایی که هر یک، پاره ای از وجود او را تشکیل می دهند. این مقاله تلاش می کند تا شما را در این سفر عمیق همراهی کند و لایه های پنهان این اثر ماندگار را آشکار سازد.
خلاصه کتاب زندگی های من: بازتابی از هویت در هم شکسته
«زندگی های من» اثری است که ساختاری متفاوت و جذاب دارد. این کتاب، آنطور که ممکن است از یک خودزندگی نامه انتظار داشته باشید، یک روایت خطی و زمانی از تولد تا بزرگسالی نیست. در عوض، همن مجموعه ای از جستارهای روایی و خاطرات پراکنده را گردآوری کرده که هر کدام مانند قطعه ای از یک پازل بزرگ، تصویری از هویت چندپاره او را تکمیل می کنند. هر جستار، دریچه ای به یک لحظه، یک مکان، یا یک حس عمیق باز می کند که در نهایت، کلیتی منسجم از زندگی او را به نمایش می گذارد.
ماهیت کتاب: جستارهایی از قلب یک مهاجر
این کتاب را می توان یک «سفرنامه روحی» دانست؛ همن از دل تجربیاتش، نه تنها داستان زندگی خود، بلکه داستان زندگی بسیاری از انسان ها را روایت می کند که مرزها، جنگ ها و فرهنگ ها، هویتشان را زیر و رو کرده است. هر جستار، یک ایستگاه در این سفر درونی است، جایی که نویسنده با شجاعت تمام، زخم ها، دلتنگی ها، و تلاش هایش برای بقا و تعریف دوباره خود را به نمایش می گذارد. او از سارایوو، شهر زادگاهش که در جنگ ویران شد، تا شیکاگو، شهری که پناهگاه و خانه دومش شد، سیر می کند و این دو قطب، بخش های بزرگی از وجود او را شکل می دهند.
مسیر زندگی همن: از سارایوو تا شیکاگو، از گذشته تا حال
تصور کنید که مجبورید ناگهان همه چیز را رها کنید. الکساندر همن چنین تجربه ای را از سر گذرانده است. او که برای یک بورس تحصیلی کوتاه به آمریکا آمده بود، با شروع جنگ بوسنی، دیگر نتوانست به خانه اش بازگردد. این مهاجرت ناخواسته، نقطه عطفی در زندگی او بود که نه تنها مسیر زندگی اش را تغییر داد، بلکه او را به سمت نوشتن به زبان انگلیسی سوق داد. او از یک روزنامه نگار در بوسنی، به نویسنده ای برجسته در ادبیات آمریکا تبدیل شد؛ اما این تحول، بدون درد و رنج و درگیری با گذشته نبود. «زندگی های من» روایت صادقانه ای از این مسیر پرچالش است.
مضامین کلیدی: پنجره ای به دردهای مشترک انسانی
کتاب «زندگی های من» سرشار از مضامین عمیق و تفکربرانگیز است که فراتر از تجربه شخصی نویسنده، به دردهای مشترک انسانی می پردازد:
- مهاجرت و غربت: این شاید اصلی ترین مضمون کتاب باشد. همن با جزئیات تمام، حس دردناک ترک وطن، رها کردن هر آنچه آشنا بود و تلاش برای ریشه دواندن در سرزمینی بیگانه را به تصویر می کشد. این بخش از کتاب، برای هر کسی که تجربه مهاجرت دارد، عمیقاً قابل لمس است.
- هویت چندپاره: جنگ و مهاجرت، هویت همن را تکه تکه کرده است. او دیگر نه کاملاً بوسنیایی است و نه کاملاً آمریکایی. زبان جدید، فرهنگ میزبان، و خاطرات ویران شده گذشته، او را در وضعیتی از «بودن و نبودن» قرار می دهند. او به معنای واقعی کلمه، چندین «زندگی» را تجربه کرده است.
- بازتاب جنگ: جنگ بوسنی و محاصره سارایوو، زخم عمیقی بر روح و روان همن گذاشته است. او نه به صورت مستقیم و روایی، بلکه از طریق بازتاب های آن در خاطراتش و تأثیری که بر افراد و مکان ها گذاشته، به آن می پردازد.
- حافظه و نوستالژی: همن هویتش را از تکه های پراکنده خاطرات بازسازی می کند. این خاطرات گاه شیرین و گاه تلخ اند، اما همگی به او کمک می کنند تا معنایی برای وجودش پیدا کند. نوستالژی، برای او نه تنها دلتنگی برای گذشته، بلکه تلاشی برای نگه داشتن آنچه از دست رفته است.
- مسائل سیاسی و اجتماعی: همن نگاهی نقادانه به مفاهیمی چون «دیگربودگی» و تبعیض دارد. او از تجربیاتش به عنوان یک خارجی در آمریکا برای زیر سوال بردن دیدگاه های نئومحافظه کارانه درباره مهاجران و تفاوت ها استفاده می کند. این بخش ها، به مسائل جهانی مربوط به سیاست های مهاجرتی و چگونگی برخورد با «دیگری» می پردازد.
الکساندر همن در میانه ی کتابش، از مردمانی می نویسد که در آغاز جنگ برای چنگ زدن به شرایط عادی، به زیاده روی در خوشگذرانی و بی خیالی روی آورده بودند، گویی که تصور می کردند «اگر می خواهیم از فاجعه ی پیش رو جلوگیری کنیم باید بیشتر برقصیم، این وظیفه ی مبرم همه است.»
تحلیل عمیق تر: مضامین و سبک نگارش الکساندر همن
یکی از دلایلی که «زندگی های من» را اثری ماندگار و تاثیرگذار می سازد، نه تنها مضامین عمیق آن، بلکه سبک نگارش منحصر به فرد الکساندر همن است. او با زبانی قدرتمند و تاثیرگذار، خواننده را به بطن تجربیاتش می برد.
سبک و لحن: صدایی از عمق وجود
قلم همن، آمیزه ای است از صداقت بی پرده و طنزی تلخ. او از پیچیدگی های احساسی و رنج های درونی اش نمی گریزد، بلکه با شجاعت و گاه با نوعی شیطنت، آن ها را به نمایش می گذارد. زبان او، در عین سادگی، غنی و پرمعناست و خواننده را به تفکر وامی دارد. لحن او دوستانه و صمیمی است، گویی دارد با شما قهوه می نوشد و از زندگی اش می گوید. رویکرد فلسفی او به زندگی، هویت و خاطره، به متن عمق بیشتری می بخشد.
فصول برجسته: لحظه هایی که ماندگار می شوند
گرچه کتاب ساختار غیرخطی دارد، اما برخی از جستارها یا فصول آن، برجسته تر به نظر می رسند و بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند. برای مثال:
- زندگی دیگران یا زندگی در زمان جنگ: در این فصل ها، همن به جزئیات زندگی در بحبوحه جنگ و تاثیر آن بر افراد و روابط می پردازد. او نشان می دهد که چگونه زندگی عادی در سایه جنگ ادامه می یابد.
- دلایلی که نمی خواهم شیکاگو را ترک کنم: این جستار تضاد درونی همن را میان تعلق و عدم تعلق به خوبی بیان می کند. او در این فصل، لیستی از دلایل گاه خنده دار و گاه غم انگیز برای نماندن در شیکاگو را ارائه می دهد که نمادی از هویت چندگانه اوست.
- کتاب زندگی من: در این جستار، همن به فرآیند نوشتن و بازسازی خویش از طریق کلمات می پردازد. او نشان می دهد که چگونه نوشتن، برای او راهی برای معنابخشیدن به زندگی و سامان دادن به خاطرات پراکنده اش است.
استفاده از روایت غیرخطی: آینه ای از هویت پراکنده
انتخاب روایت غیرخطی در «زندگی های من» تصادفی نیست؛ بلکه آینه ای است از هویت چندپاره و تجربه های گسسته نویسنده. زندگی همن در اثر جنگ و مهاجرت، پیوستگی خود را از دست داده و تبدیل به تکه هایی شده که او تلاش می کند با کلمات به آن ها نظم بخشد. این سبک به خواننده اجازه می دهد تا خود را در جریان سیال خاطرات و تأملات نویسنده قرار دهد.
مقایسه ها: همن در کنار بزرگان
برخی منتقدان ادبی، سبک و رویکرد همن را با نویسندگانی چون جوزف کنراد و ولادمیر ناباکوف مقایسه کرده اند. این مقایسه ها بی دلیل نیستند. همانند کنراد، که زبان انگلیسی را در بزرگسالی آموخت و سپس به یکی از استادان مسلم آن تبدیل شد، همن نیز با تسلطی شگفت انگیز به زبان انگلیسی می نویسد. شباهت به ناباکوف نیز در توانایی آن ها در روایت های پیچیده، بازی با زبان و پرداختن به مضامین عمیق از منظری شخصی دیده می شود.
نگاهی به زندگی و آثار الکساندر همن
برای درک عمیق تر «زندگی های من»، لازم است نگاهی به زندگی و مسیر حرفه ای الکساندر همن داشته باشیم. او بیش از آنکه صرفاً یک نویسنده باشد، یک تجربه زیسته است که در هر خط از آثارش بازتاب می یابد.
بیوگرافی مختصر: از سارایوو تا شهر ادبیات
الکساندر همن در ۹ سپتامبر ۱۹۶۴ در سارایوو، پایتخت بوسنی و هرزگوین به دنیا آمد. او در دانشگاه سارایوو در رشته ادبیات مقایسه ای تحصیل کرد و پیش از مهاجرت به آمریکا، به عنوان روزنامه نگار و نویسنده در بوسنی فعالیت داشت. زندگی او در سال ۱۹۹۲ و در اوج جنگ بوسنی، مسیر دیگری یافت. او که برای بورسیه به آمریکا سفر کرده بود، با شدت گرفتن جنگ و محاصره سارایوو، مجبور به اقامت دائم در این کشور شد.
سفر به آمریکا و تحولات ادبی: یک نویسنده با دو زبان
تصور کنید که مجبورید زبان جدیدی را برای بیان عمیق ترین افکارتان برگزینید. همن دقیقاً همین کار را کرد. او که پیش از این به زبان مادری اش می نوشت، در آمریکا شروع به نگارش به انگلیسی کرد. اولین داستان انگلیسی او، «زندگی و آثار آلفونس کادرز»، در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. این گام، نه تنها یک تغییر زبانی، بلکه تولدی دوباره برای او به عنوان یک نویسنده بود.
معرفی سایر آثار مهم: گنجینه ادبی همن
الکساندر همن تنها به «زندگی های من» محدود نمی شود. او کارنامه ادبی پرباری دارد که شامل رمان ها و مجموعه داستان های متعددی است:
- «پرسش برونو» (The Question of Bruno): اولین مجموعه داستان او که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد.
- «پروژه لازاروس» (The Lazarus Project): رمانی که در سال ۲۰۰۸ به فهرست نامزدهای نهایی جایزه ملی کتاب آمریکا راه یافت.
- «عشق و موانع» (Love and Obstacles): مجموعه داستانی دیگر که در سال ۲۰۰۹ به چاپ رسید.
علاوه بر این، همن در زمینه فیلمنامه نویسی نیز فعال است و در نگارش فیلمنامه «ماتریکس: رستاخیزها» (The Matrix Resurrections) مشارکت داشته است.
جوایز و افتخارات ادبی: نشانه هایی از تاثیرگذاری
آثار همن جوایز و افتخارات متعددی را برای او به ارمغان آورده اند که نشان از ارزش و تاثیرگذاری کارهایش در دنیای ادبیات است. «زندگی های من» نیز نامزد جایزه حلقه ی ملی منتقدان کتاب و بهترین کتاب غیرداستانی سال ۲۰۱۳ به انتخاب منتقدان Kirkus شد. این جوایز، مهر تاییدی بر توانایی او در خلق آثاری عمیق و ماندگار است.
نقد و نظرات درباره کتاب زندگی های من
«زندگی های من» اثری است که واکنش های گسترده ای را در محافل ادبی برانگیخته است. هم منتقدان برجسته و هم خوانندگان عادی، دیدگاه های متفاوتی نسبت به این کتاب داشته اند.
ستایش منتقدان و نویسندگان بزرگ: جادوی کلمات همن
این کتاب به شدت مورد ستایش نویسندگان و منتقدان شناخته شده قرار گرفته است. جونو دیاز، نویسنده ی برنده ی پولیتزر، این اثر را «بی نظیر» توصیف کرده و می گوید: «حتی با چشم های بسته هم می توانید جادوی کلمات الکساندر همن را احساس کنید.» کالم مک کان، نویسنده ی نامدار، «زندگی های من» را «داستانی خارق العاده» و همن را «یکی از بزرگ ترین نویسندگان زمانه ی ما» می داند. جاناتان سفران فوئر نیز اشاره می کند که این کتاب «با تمام قدرت انسانیت نگاشته شده است» و خواننده را به «گریه، خنده، تفکر و یادآوری خودتان» وا می دارد.
دیدگاه های مثبت خوانندگان: همذات پنداری با رنج و امید
خوانندگان «زندگی های من» اغلب از صداقت بی پرده همن، توانایی او در ایجاد همذات پنداری، و بیان رنج ها و امیدهای انسانی به شیوه ای ملموس و تاثیرگذار تمجید می کنند. بسیاری از آن ها، بخصوص کسانی که تجربه مهاجرت یا روبرو شدن با تحولات بزرگ زندگی را داشته اند، خود را در آینه ی تجربیات همن می بینند.
دیدگاه های متفاوت خوانندگان: انتظارات و واقعیت
اما همه ی خوانندگان، تجربه ی یکسانی از این کتاب ندارند. برخی ممکن است با انتظار یک روایت داستانی خطی تر از مهاجرت، به سراغ کتاب آمده باشند و با ساختار جستارگونه و غیرخطی آن، کمی غافلگیر شوند. از این رو، برخی ممکن است آن را «هذیان گویی» یا «وراجی» یک هنرمند توانمند در تلاش برای یادآوری خاطرات محو شده اش بدانند، آن گونه که در محتوای رقبا نیز به این دیدگاه اشاره شده بود. اما واقعیت این است که کل اثر در همین سبک نگاشته شده است. این کتاب افق های جدیدی را به روی خواننده می گشاید.
کتاب «زندگی های من» با تمام قدرت انسانیت نگاشته شده است. این کتاب شما را به گریه، خنده، تفکر و یادآوری خودتان وا می دارد. اگر تا به حال اثری از الکساندر همن نخوانده اید، آماده باشید که نگاهتان به جهان هستی متحول شود.
— جاناتان سفران فوئر
نکته ای برای خواننده: سفری به درون
اگر قصد خواندن «زندگی های من» را دارید، مهم است که آن را به چشم مجموعه ای از جستارهای شخصی و عمیق ببینید، نه یک خودزندگی نامه سنتی. این کتاب نیازمند صبر و دقت است، اما پاداش آن، درک عمیق تری از پیچیدگی های هویت انسانی، تاثیر جنگ و مهاجرت، و قدرت بی نظیر حافظه خواهد بود.
چرا باید زندگی های من را بخوانید؟ (پیشنهاد به مخاطبان هدف)
خواندن «زندگی های من» تجربه ای است که می تواند دیدگاه شما را به زندگی و جهان پیرامونتان دگرگون کند. اگر به دنبال اثری هستید که فراتر از سرگرمی صرف، به عمق وجودتان نفوذ کند و شما را به تفکر وادارد، این کتاب انتخابی عالی است.
- برای درک عمیق تر از تجربیات انسانی: این کتاب شما را به قلب تجربیاتی می برد که بسیاری از انسان ها در مواجهه با جنگ، مهاجرت، و جستجوی هویت از سر می گذرانند.
- برای آشنایی با یکی از صداهای مهم ادبیات معاصر: الکساندر همن، با قلمی بی پروا و توانا، جایگاه خود را به عنوان یکی از مهم ترین نویسندگان حال حاضر تثبیت کرده است.
- اگر به چالش کشیدن تصوراتتان درباره وطن، هویت و تعلق را دوست دارید: این کتاب به شما نشان می دهد که هویت ثابت نیست و تعلق می تواند فراتر از مرزهای جغرافیایی باشد.
- برای لذت بردن از قلم توانمند و فکر شده الکساندر همن: زبان همن، پر از ظرافت، طنز و عمق است. خواندن جملات او، حتی دردناک ترین آن ها، لذتی ادبی دارد.
«زندگی های من» به شما کمک می کند تا نگاه تازه ای به دنیا و انسان ها داشته باشید.
مشخصات نسخه فارسی کتاب و راهنمای خرید
برای خوانندگان فارسی زبان، خوشبختانه «زندگی های من» با ترجمه ای خوب در دسترس است.
مترجم: سمانه مداح و کیفیت ترجمه
این کتاب توسط سمانه مداح ترجمه شده است. ترجمه ی او توانسته است روح و لحن خاص الکساندر همن را به خوبی به زبان فارسی منتقل کند. انتخاب کلمات دقیق و حفظ ظرافت های زبانی نویسنده، از نقاط قوت این ترجمه است.
ناشر و مشخصات فیزیکی کتاب
«زندگی های من» توسط انتشارات دیدآور منتشر شده است. این نشر با دقت و وسواس خاصی به انتخاب و انتشار آثار برجسته ادبیات جهان می پردازد. مشخصات کلی نسخه الکترونیک کتاب به شرح زیر است:
| مشخصه | توضیح |
|---|---|
| نام کتاب | کتاب زندگی های من |
| نویسنده | الکساندر همن |
| مترجم | سمانه مداح |
| ناشر چاپی | انتشارات دیدآور |
| سال انتشار نسخه فارسی | ۱۴۰۰ |
| فرمت کتاب الکترونیک | EPUB |
| تعداد صفحات | حدود ۲۳۱ تا ۲۳۲ صفحه |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-600-104-142-6 |
| موضوعات | کتاب های اتوبیوگرافی، کتاب های خاطرات، کتاب های ادبیات جهان، ادبیات مهاجرت |
نحوه تهیه کتاب: دسترسی آسان به دنیای همن
کتاب «زندگی های من» هم به صورت چاپی و هم به صورت الکترونیکی در دسترس است. برای تهیه نسخه چاپی می توانید به کتابفروشی های معتبر مراجعه کنید و یا از طریق فروشگاه های آنلاین کتاب اقدام به خرید نمایید. نسخه های الکترونیکی و صوتی کتاب نیز در اپلیکیشن ها و پلتفرم های قانونی فروش کتاب مانند کتابراه و طاقچه (یا سایر پلتفرم های مشابه) قابل تهیه و دانلود هستند.
گزیده هایی از کتاب
برای اینکه حس و حال قلم الکساندر همن را بهتر درک کنید و با لحن و عمق نوشته های او آشنا شوید، در اینجا دو بخش از کتاب «زندگی های من» آورده شده است.
یک رویکرد نئومحافظه کارانه هم در مقایسه با دیگربودگی هست: دیگران تا وقتی که سعی نکنند به شکل غیرقانونی به ما بپیوندند، خوب و قابل تحمل اند. اگر همین الان هم این جا هستند و قانونی هم هستند، باز هم باید خود را با روش های زندگی ما، با استانداردهای موفقی که مدت ها پیش برقرار شده اند، سازگار کنند. فاصله بین دیگران و ما بر اساس ارتباط آن ها با ارزش های ما سنجیده می شود که برای ما بدیهی هستند (اما نه برای آن ها). دیگران همیشه به ما یادآوری می کنند که ما واقعاً که هستیم. ما آن ها نیستیم و هرگز نخواهیم بود، چون به شکل طبیعی و فرهنگی به بازار آزاد و دموکراسی تمایل داریم. بعضی از آن ها می خواهند ما باشند چه کسی نمی خواهد؟ و حتی ممکن است ما شوند، اگر آن ها به قدری عاقل باشند که به چیزی که ما به آن ها می گوییم، گوش دهند. و خیلی از آن ها از ما متنفرند، همین جوری، بی دلیل.
در سخنرانی در جمع دانشگاهیان و دانشجویان یک کالج در آیوا در ژانویه ی ۲۰۰۰، جورج دابلیو بوش به طور خلاصه فلسفه نئومحافظه کارانه ی دیگربودگی را به شکل احمقانه ی خاص خودش بیان کرد، که در عین حال بسیار هم دقیق بود. «زمانی که من داشتم به قدرت می رسیدم دنیای خطرناکی بود و دقیقاً می دانید آن ها چه کسانی بودند. ما در مقابل آن ها بودیم و این که آن ها که بودند، معلوم بود. امروز چندان مطمئن نیستیم آن ها که هستند، اما می دانیم که وجود دارند.»
و بعد همین آن ها در یازده سپتامبر ۲۰۰۱ سوار هواپیما شدند و حالا آن ها همه جا هستند، از جمله در کاخ سفید، با شناسنامه های جعلی. هر از گاهی جمع شان می کنیم، با پروازهای سرّی به گوآنتانامو می بریم شان یا در حملاتی دستگیرشان می کنیم. آن ها را به کشورشان مسترد می کنیم یا از آن ها می خواهیم که بی چون وچرا اعلام کنند که آن ها از آن ها نیستند. ما باید جنگ را علیه هر کسی که از آن ها باشد، ببریم تا بتوانیم پیروزمندانه در این جهان تنها باشیم.
عصر روز ۲۷ مارس ۱۹۶۹، پدرم در لنینگراد اتحاد جماهیر شوروی، سرگرم تحصیلاتش در رشته ی مهندسی الکترونیک در مقطع ارشد بود. مادرم در سارایوو در خانه بود و درد شدید زایمان را تجربه می کرد و جمعی از زنانی که دوستانش بودند، به او رسیدگی می کردند. دست هایش را روی شکم گردش گذاشته بود، حالش خراب بود و گریه می کرد، اما جمع زنان به نظر خیلی نگران نمی آمدند. من دور او می چرخیدم. درست چهار سال و نیمه بودم. سعی می کردم دستش را بگیرم یا روی پایش بنشینم تا این که به من فرمان دادند به تخت خواب بروم و بخوابم. من از این دستور سرپیچی کردم تا از سوراخ کلید (به شکلی فرویدی) اوضاع را تحت نظر بگیرم. طبیعتاً ترسیده بودم، چون حتا اگر می دانستم که بچه ای در شکم مادرم هست، باز هم نمی دانستم قرار است کار چه طور انجام شود، قرار است چه بر سر او بیاید، بر سر ما، بر سر من. وقتی بالأخره او، که به وضوح و مشخص درد داشت، به بیمارستان برده شد، من با افکاری ترسناک رها شدم و عمه ژوزفینا سعی کرد با این تضمین که مادرم نمی میرد و با یک خواهر و برادر برای من برمی گردد، به ترس هایم پاسخ دهد. واقعاً می خواستم مادرم برگردد. من خواهر و برادر نمی خواستم، می خواستم همه چیز همان جوری باشد که بود، همان جوری که قبلاً بود. دنیا به شکل مطلوبی متعلق به من بود، در واقع دنیا تقریباً خودِ من بود.
اما هیچ چیز هرگز مثل قبل نبود و هرگز هم مثل قبل نخواهد شد. چند روز بعد، تعدادی بزرگسال مرا همراهی می کردند (کسانی که اسم و چهره شان در اعماق ماسه ای یک ذهن سالخورده، فرو رفته وغرق شده. همهٔ آن چه دربارهٔ آن ها می دانم این است که هیچ کدام شان پدرم، که هنوز در اتحاد جماهیر شوروی بود، نبودند) تا مادرم را از بیمارستان برگردانیم. یک چیزی را به یاد دارم: مادرم حتا به اندازهٔ نصف من که از دیدنش خوشحال شده بودم، خوشحال نبود. در راه خانه، با او و یک بقچه پیچ، که ادعا می کردند موجودی زنده است و قرار بود خواهرم باشد، در صندلی عقب نشستم. صورت این به اصطلاح خواهر به شدت مچاله بود و فقط یک قیافهٔ زشت غیرقابل توصیف بود. در عین حال، صورتش تیره بود. انگار دودگرفته بود. وقتی انگشتم را روی گونه اش کشیدم، خط کم رنگی زیر دوده نمایان شد. به بزرگ ترها گفتم: کثیف است. اما هیچ کدام شان این مشکل را تأیید نکردند. از آن جا به بعد، شنیده شدن صدای من و پاسخ گرفتن نیازهایم دشوار شد. دست یافتن به شکلات هم البته سخت شد.
سخن پایانی: اثری برای تامل و همذات پنداری
«زندگی های من» اثر الکساندر همن، بیش از آنکه صرفاً یک کتاب باشد، تجربه ای عمیق از مواجهه با خود و جهان است. این مجموعه جستارها، با روایتی بی پرده و لحنی صمیمی، شما را به درون ذهن و قلب نویسنده ای می برد که از دل بحران های عظیم، معنای هویت و تعلق را از نو تعریف می کند. همن با شجاعت تمام، از درد و رنج مهاجرت، زخم های جنگ و چالش های بازسازی خویش می گوید، اما همزمان، امید و طنز را نیز چاشنی کلامش می کند. این کتاب، آینه ای است که شما را وامی دارد تا به زندگی های خودتان، به خاطراتتان و به اینکه چگونه گذشته شما را ساخته است، بیندیشید.
خواندن «زندگی های من»، نه تنها شما را با یکی از مهم ترین صداهای ادبیات معاصر آشنا می کند، بلکه شما را به سفری درونی دعوت می کند که پس از آن، شاید نگاهتان به مقولاتی چون وطن، هویت و تعلق، دگرگون شود. این اثری است که ماندگار می شود و تأثیر عمیق خود را بر جان و ذهن خواننده می گذارد. پیشنهاد می شود این کتاب ارزشمند را تهیه کرده و خود را در جریان عمیق و پربار کلمات الکساندر همن غرق کنید. تجربه ای که هم آموزشی است و هم الهام بخش.