اقتصادی

موساد به دنبال راه‌اندازی جنگ داخلی در ایران است/ عادی‌سازی رابطه با اسرائیل دستاورد چندان مهمی برای امارات و بحرین نخواهد داشت

نیکولاس دیاکیدس ، فارغ التحصیل دانشگاه ژنو با اخذ مدرک مطالعات پیشرفته امنیتی اروپا و بین المللی ، و سالها به عنوان محقق امنیت کار کرده است ، در مصاحبه اختصاصی با آنا گفت که اسرائیل و ایالات متحده قصد شومی دارند بنا به گزارش گروه بین الملل آنا ، تأسیس و جمع آوری مقدار زیادی. نیروها و تجهیزات نظامی در منطقه خلیج فارس گفتند اگرچه کشتی های خارجی طبق قوانین دریایی می توانند در آبهای بین المللی باشند ، اما تجمع نیروهای آمریکایی در منطقه خلیج فارس پیام خطرناکی را در مورد تهدید این نیروها علیه جمهوری اسلامی به جهان می فرستد ایران

دیاکیدز در قسمت 1 تمرین قدرت 99 و پیامدهای آن صحبت کرد. قسمت دوم مصاحبه با کارشناس امنیت بین المللی به شرح زیر است:

من: نظر شما در مورد پیامدهای حضور قدرت های خارجی در خلیج فارس چیست؟

دیاکیدها: هنگامی که جدیت سارگون ، پادشاه آکاد (2000 قبل از میلاد) به عنوان متجاوز خارجی شناخته نشد ، اسکندر بزرگ ، سلوکیان و رومی ها (که بخشی از انطاکیه را اشغال کردند) همین اقدام را انجام دادند.

حضور نیروهای خارجی در خلیج فارس واقعیتی است که از مدت ها قبل وجود داشته و این وضعیت جدیدی نیست. طی دو قرن گذشته ابتدا انگلیسی ها و سپس آمریکایی ها در خلیج فارس حضور دائمی داشتند.

گذشته از دوره های تاریخی قبلی ، بدون شک حضور اخیر آمریکایی ها و اسرائیلی ها در خلیج فارس علیه جمهوری اسلامی ایران هدف قرار گرفت. آمریکایی ها و تا حدود زیادی اسرائیلی ها در تلاشند جمهوری اسلامی ایران را نابود کنند و مردم ایران را از هم جدا کنند.

ناو هواپیمابر USS Nimitz

لازم به ذکر است که هایم تمر ، یک مقام ارشد سابق موساد در سال 2018 ، صریحاً اعتراف کرد که اگر همه شرکا در یک استراتژی منسجم با هم کار کنند ، اسرائیل به طور مخفیانه می تواند تغییر رژیم در ایران را تسهیل کند ، و سعودی ها می توانند کمک مالی در این موضوع ایالات متحده می تواند از چندین جبهه از این طرح حمایت كند. اما حتی اگر برنامه تغییر رژیم هم جواب نداد ، بهتر است جنگی بین ایرانی ها شروع شود.

قدرت های خارجی به تنهایی با نیروهای هوایی و دریایی در خلیج فارس حضور ندارند. آنها حضور مالي ، سياسي و فرهنگي مشابهي در منطقه دارند. امارات متحده عربی و بحرین هر دو مpدی مالیات هستند و تابع اسرائیل و ایالات متحده هستند. به ویژه در مورد بحرین ، من نمی دانم که خاندان آل خلیفه چگونه می توانستند بدون کمک خارجی (از اسرائیل و ایالات متحده) در قدرت بمانند.

اگر حضور نیروهای آمریکایی و انگلیسی در بحرین نبود ، اکثریت شیعه می توانستند یک تغییر دموکراتیک در رژیم بحرین ایجاد کنند.

در نتیجه ، برای بحرین و امارات متحده عربی ، حضور اسرائیل و ایالات متحده (و تا حدودی انگلیس در بحرین و فرانسه در امارات متحده عربی) در خلیج فارس مفید است و به آنها کمک می کند تا اقتصاد خود را تثبیت کنند سرکوب ناآرامی های اجتماعی ، به ویژه در بحرین که اکثر مردم آن شیعه هستند.

از آنجا که ما در مورد منافع ایران صحبت می کنیم ، روشن است که حضور قدرت های خارجی در منطقه مضر خواهد بود. اگر فرماندهی نیروی دریایی ایالات متحده و ناوگان پنجم در بحرین نبود و اگر پایگاه جعفر نبود ، پس مطمئن نیستم که خانواده آل خلیفه می توانند در بحرین همچنان قدرت را حفظ کنند یا خیر. اگر حضور نیروهای آمریکایی و انگلیسی در بحرین نبود ، اکثریت شیعه می توانستند یک تغییر دموکراتیک در این کشور ایجاد کنند.

حضور قدرتهای خارجی در خلیج فارس کمک می کند تا اولاً رژیمهای ناتوان در قدرت بمانند ، بدون آنها در مراحل دموکراتیک قرار می گیرند و ثانیا حضور این نیروها موجب آزار و اذیت مردم مسلمان شیعه به ویژه در بحرین و سپس در عربستان سعودی. عربی

حضور قدرت های خارجی در خلیج فارس نیز پیامدهای سودمند ناخواسته ای را برای مردم ایران به همراه دارد. به محض دیدن آمریکایی ها ، انگلیسی ها ، اسرائیلی ها و فرانسوی ها در پشت دروازه ها ، ایرانی ها نمی توانند فراموش کنند دشمنان واقعی آنها چه کسانی هستند (دانستن اینکه دشمن آنها یک مزیت است).

از دیدگاه جهانی (تاریخی ، فرهنگی و مذهبی) ، اسرائیلی ها ، فرانسوی ها ، آمریکایی ها و انگلیسی ها (به ترتیب اولویت) دشمنان مردم ایران هستند. قدرتهای خارجی فوق الذکر با استقرار نیروهای خود در خلیج فارس تمایل واقعی خود را به همه ایرانیان نشان دادند.

من: حضور زیردریایی های اسرائیلی در آبهای خلیج فارس را چگونه ارزیابی می کنید و از پیام این حضور به آن کشورهای عربی که روابط خود را با تل آویو عادی کرده اند ، چه می دانید؟

دیاکیدها: به نظر من (بدون اینکه خاورشناس متخصص در تاریخ شبه جزیره عربستان باشد) امارات ، کویت ، بحرین ، قطر و عراق هویت استعماری واهی هستند. بهتر است بگوییم که اینها کشورهای واقعی نیستند. در مقابل ، عمان ، یمن و عربستان سعودی را می توان دولت های ملی قلمداد کرد. اما ایران کشوری چند قومی است (با عاملی به نام زبان و فرهنگ فارسی که بر دو سوم مردم تسلط دارد) که با مذهب شیعه و ارزشهای مشترک در هم آمیخته و میراث و تاریخ مشترک است.

توافق نامه امضا شده بین اسرائیل از یک سو و امارات و بحرین از سوی دیگر بر اساس آموزه مخالف اسرائیل است. این آموزه به تدریج در دهه 1980 شکل گرفت و امروز به بلوغ رسیده است. این دکترین بازآرایی سیاستی است که از سیاست دیوید بن گوریون در اواخر دهه 1940 جان سالم به در برد. با بازگشت به آن روزها ، می بینیم که اسرائیل برای دور زدن مصر ، سوریه ، اردن و عراق با ایران و ترکیه تعامل داشته است. اکنون اسرائیل برای شکست دادن ایران و تا حدودی ترکیه از کشورهای عربی و کشورهای عربی زبان (مانند مصر) استفاده می کند. آموزه اتحاد بین ایالتی پیرامون بن گوریون برای تدوین چالش های دهه سوم قرن بیست و یکم دوباره سازماندهی شد.

در مورد زیردریایی اسرائیلی که مشغول گشت زنی در خلیج فارس بود ، می خواهم ابتدا این را بگویم که زیردریایی های دریایی اسرائیل طبق قرارداد ، زیردریایی های برقی و دیزلی با طرح آلمان هستند اما به موشک های بالستیک هسته ای مجهز هستند. زیردریایی های کلاس دلفین ستون فقرات بازدارنده هسته ای اسرائیل را تشکیل می دهند و تل آویو را قادر می سازد تا از قابلیت اطمینان برای دفع حمله هسته ای برخوردار باشد.

طبق نظرسنجی انجام شده توسط مرکز تحقیقات سیاست عربی (قطر) در 13 کشور عرب زبان ، 88٪ از 28288 شرکت کننده با به رسمیت شناختن دیپلماتیک اسرائیل توسط دولت های خود مخالف بودند.

وجود یک زیردریایی اسرائیلی در آبهای دورافتاده طبق مقررات قانون دریانوردی 1982 مصوب سازمان ملل قانونی است. همین قانون شامل حضور کشتی ها و هواپیماهای قدرت های خارجی مانند ایالات متحده ، انگلیس و فرانسه برای پیمایش یا پرواز در آب ها یا در فضای بین المللی خلیج فارس است.

حضور این هواپیماها و کشتی ها قانونی است ، اما این حضور احتمال افزایش تنش تصادفی را افزایش می دهد. ناخواسته یا ناخواسته (برای آزمایش آمادگی و واکنش نیروهای مسلح ایران) ، کشتی ها یا هواپیماهای خارجی (به ویژه هواپیماهای بدون سرنشین) ممکن است وارد فضا یا آبهای ملی ایران شوند و سپس ایران مجبور به پاسخگویی خواهد شد. در اینجا تصادفی را که در 12 ژانویه 2016 رخ داد یادآوری می کنم. هنگامی که دو قایق نیروی دریایی آمریکا با 10 نفر سرنشین بازداشت شدند زیرا آنها وارد آبهای سرزمینی ایران در نزدیکی خلیج فارس در خلیج فارس شدند. قایق ها و خدمه آنها به سرعت آزاد شدند و با مسالمت آمیز مشکل حل شد. با این حال ، هنگامی که تعداد زیادی نیرو را در یک منطقه کوچک که دارای جریان تجاری سنگین است ، جمع می کنید ، فقط در مناطقی مانند خلیج فارس ، خود را در حال افزایش تنش می اندازید ، و این می تواند منجر به تلفات ناخواسته افراد بی گناه شود.


بیشتر بخوانید:

تمام آنچه در مورد “صلح هرمز” باید بدانید

استقرار سیستم گنبد آهنین در کشورهای عربی خلیج عربستان


برگردیم به داستان زیردریایی اسرائیلی. شایان ذکر است که این زیردریایی با تأیید مقامات مصری از کانال سوئز عبور کرده است. حضور این زیردریایی در آبهای خلیج فارس تنها چند هفته پس از ترور محسن فخری زاده دانشمند هسته ای ایران در 27 نوامبر سال 2020 و چند هفته قبل از تصمیم پنتاگون برای انتقال اسرائیل از فرماندهی اروپا به منطقه فرماندهی مرکزی رخ داد. . حداکثر فشار دونالد ترامپ علیه ایران عملکرد خوبی داشته است.

حداکثر فشار شامل نشان دادن قدرت بمب افکن های B-52 است که قادر به پرتاب ضد تقویت کننده و پرواز در 60 مایلی سواحل ایران در سه زمان مختلف (21 نوامبر ، 10 دسامبر و 30 دسامبر) ، حضور ناو هواپیمابر USS Nimitz و حمله ژانویه 2021 همراه با زیردریایی USS Georgia قادر به حمل 154 موشک کروز است. GM / UGM-109 در دسامبر 2020 و ژانویه 2021 با ناوهای جنگی USS فیلیپین و بندر USS Royal خواهد بود.

در مورد توافق نامه های صلح تل آویو با سایر کشورها نیز باید همین حرف را زد. این دو توافق نامه توافق نامه هایی بین اسرائیل ، ایالات متحده و امارات و همچنین اسرائیل ، ایالات متحده و بحرین است. هر دو توافق در مرکز فشار حداکثر دونالد ترامپ بر ایران بوده است. اسرائیل ، امارات و بحرین بر اساس تفاهم مشترک روابط نزدیک برقرار کرده اند. در این راستا ، دو توافق نامه برای عادی سازی روابط منعقد شده در سپتامبر 2020 ، مشابه شلیک سواره نظام حزب (تیراندازی در حالی که سوار بر اسب بود) توسط دولت متاخر دونالد ترامپ (و شخصاً توسط جارد کوشنر ، داماد ترامپ) صورت گرفت. همین توافقات پیروزی بزرگی برای روابط عمومی اسرائیل و به ویژه بنیامین نتانیاهو بود.

این دو توافق نامه آشکار و رسمی کردها یک همکاری کاملاً پنهانی بود که از سه دهه قبل در پشت صحنه دنبال می شد و اکنون بیانگر وضعیت دردناکی است که در آن حکام بحرین و امارات دستگیر شده اند. طبق نظرسنجی انجام شده توسط مرکز تحقیقات سیاسی عرب (قطر) در 13 کشور عربی ، 88٪ از 28288 پاسخ دهنده با مخالفت با شناسایی دیپلماتیک اسرائیل توسط دولت های خود مخالف بودند و تنها 6٪ با تصمیم ایجاد روابط مخالف بودند. پشتیبانی شده و 6٪ باقیمانده نظری ندادند.

حاکمان بحرین و امارات دریافتند که نفوذ ایران در غرب آسیا بی وقفه ادامه دارد و در نتیجه تسلیم فشارهای اسرائیل و آمریکا شدند ، دولت یهود را به رسمیت شناختند و روابط رسمی دیپلماتیک با تل آویو برقرار کردند. در عوض چه به دست آوردند؟ در مقابل تسلیم ، تاج و تخت خود را تأمین کردند. مشکل این است که این توافق نامه ها از حمایت مردمی برخوردار نیستند (به ویژه در بین بحرینی ها) و در عین حال باعث از دست رفتن تدریجی مشروعیت خانواده آل خلیفه ، آل نهیان و آل مکتوم می شوند. بحرین و امارات برای پیروزی های کوچک حرص می خورند. کمکی که امارات و بحرین از اسرائیل و ایالات متحده دریافت کرده اند بسیار سطحی است و نمی تواند تغییر بزرگی در زنجیره تاریخ ایجاد کند. ابوظبی و منامه در تاریخ نابرابر و نابرابر اسرائیل و ایالات متحده شریک هستند ، که طبق ضرب المثل یونان ، بحرین و امارات درگیر درگیری بین خدایان و شیاطین هستند.

انتهای پیام / 4155 /

دکمه بازگشت به بالا