نمونه دادخواست افزایش اقساط محکوم به | دانلود فرم کامل و قانونی
نمونه دادخواست افزایش اقساط محکوم به
درخواست افزایش اقساط محکوم به، ابزاری قانونی برای محکوم له است تا در مواجهه با تورم یا بهبود وضعیت مالی محکوم علیه، ارزش واقعی طلب خود را حفظ کند. این دادخواست به بازنگری اقساط تعیین شده از سوی دادگاه کمک می کند تا پرداختی ها عادلانه و متناسب با شرایط جدید باشد.
افرادی که بر اساس حکم دادگاه، محکوم علیه (بدهکار) موظف به پرداخت اقساطی است، گاهی خود را در وضعیتی می یابند که اقساط تعیین شده اولیه، دیگر پاسخگوی شرایط فعلی نیست. این احساس ناخوشایند می تواند ناشی از عواملی چون افزایش سرسام آور نرخ تورم یا بهبود قابل توجه وضعیت مالی محکوم علیه باشد. در چنین شرایطی، ممکن است محکوم له احساس کند که ارزش واقعی طلب او در حال تضعیف است و اقساط دریافتی، عملاً کارایی خود را از دست داده اند. در این مسیر، آگاهی از راه کارهای قانونی و نحوه تنظیم یک دادخواست صحیح برای افزایش اقساط، نقشی حیاتی در حفظ حقوق افراد و احقاق عدالت ایفا می کند. این راهنما تلاش می کند تا مسیر پیچیده حقوقی را برای محکوم له ها هموار سازد و با ارائه دانش کاربردی، آن ها را در این فرآیند توانمند کند.
مفاهیم پایه: محکوم به، اعسار و تقسیط
پیش از ورود به جزئیات مربوط به نحوه افزایش اقساط، لازم است با مفاهیم اساسی حقوقی که زیربنای این دعوی را تشکیل می دهند، آشنا شد. درک این اصطلاحات، به محکوم له کمک می کند تا با دیدی روشن تر، مسیر حقوقی خود را دنبال کند.
محکوم به چیست؟
محکوم به، در اصطلاح حقوقی، به مال یا عملی اطلاق می شود که بر اساس حکم قطعی دادگاه، محکوم علیه مکلف به پرداخت یا انجام آن در حق محکوم له شده است. این مال می تواند شامل مبلغ وجه نقد، سکه، طلا، اموال منقول یا غیرمنقول و یا حتی انجام یک عمل حقوقی باشد. در واقع، محکوم به همان طلب یا حقی است که پس از طی مراحل دادرسی و صدور رأی نهایی، بر ذمه بدهکار قرار می گیرد و محکوم له حق مطالبه آن را پیدا می کند. حفظ ارزش واقعی این محکوم به در گذر زمان، به ویژه در شرایط اقتصادی خاص، از دغدغه های اصلی محکوم له است.
اعسار و تقسیط
اعسار، به معنای ناتوانی مالی فرد در پرداخت بدهی های خود به صورت یکجا است. هنگامی که شخصی به پرداخت مبلغی محکوم می شود اما قادر به پرداخت آن در یک مرحله نیست، می تواند با تقدیم دادخواست اعسار، از دادگاه درخواست کند که توان مالی او مورد بررسی قرار گیرد. اگر دادگاه با توجه به دلایل و مدارک ارائه شده، اعسار فرد را احراز و بپذیرد، حکم به پرداخت بدهی به صورت اقساطی صادر می کند. به این فرآیند پرداخت بدهی در قالب بخش های کوچک تر و در طول زمان، تقسیط گفته می شود.
مهم است بدانید که افزایش اقساط، در واقع ادامه همین فرآیند تقسیط است که با توجه به تغییرات اساسی در شرایط اولیه، نیازمند بازنگری و تعدیل می شود. حکم تقسیط اولیه بر پایه وضعیت مالی خاص محکوم علیه در آن زمان صادر شده است؛ اما زندگی مالی افراد پویاست و عوامل متعددی می توانند این وضعیت را دگرگون کنند. بنابراین، تقاضای افزایش اقساط، تلاش می کند تا حکم قبلی را با واقعیت های جدید اقتصادی و مالی تطبیق دهد و از تضییع حقوق محکوم له جلوگیری کند.
مبانی قانونی درخواست افزایش اقساط محکوم به
در نظام حقوقی ایران، مبانی مستحکمی برای درخواست افزایش اقساط محکوم به وجود دارد که مهم ترین آن تبصره ۲ ماده ۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی است. این تبصره به صراحت، حق هر دو طرف دعوا – یعنی هم محکوم له و هم محکوم علیه – را برای درخواست تعدیل اقساط به رسمیت می شناسد و مسیر قانونی این اقدام را ترسیم می کند.
تبصره ۲ ماده ۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی: «هریک از محکوم له و محکوم علیه می توانند با تقدیم دادخواست، تعدیل اقساط را از دادگاه بخواهند. دادگاه با عنایت به نرخ تورم بر اساس اعلام مراجع رسمی قانونی کشور یا تغییر در وضعیت معیشت و درآمد محکوم علیه نسبت به تعدیل میزان اقساط اقدام می کند.»
تحلیل این تبصره، نکات کلیدی و ارزشمندی را آشکار می سازد:
- حق تعدیل برای هر دو طرف: قانونگذار با هوشمندی، این حق را نه تنها برای بدهکار، بلکه برای طلبکار نیز محفوظ داشته است. این یعنی اگر محکوم علیه پس از مدتی وضعیت مالی بهتری پیدا کند، یا نرخ تورم چنان بالا رود که ارزش اقساط اولیه به شدت کاهش یابد، محکوم له نیز می تواند برای احقاق حق خود، خواستار افزایش اقساط شود.
- معیارهای تعدیل: دو معیار اصلی برای تعدیل اقساط در این تبصره ذکر شده است:
- نرخ تورم: تورم یکی از چالش های اصلی اقتصادی است که می تواند ارزش واقعی پول را به شدت کاهش دهد. قانون این امکان را فراهم کرده تا با استناد به گزارشات رسمی مراجع قانونی کشور، مانند بانک مرکزی، تاثیر تورم بر اقساط محاسبه و تعدیل شود.
- تغییر در وضعیت معیشت و درآمد محکوم علیه: این معیار به بهبود وضعیت مالی بدهکار اشاره دارد. اگر پس از صدور حکم تقسیط اولیه، محکوم علیه به هر دلیلی درآمد بیشتری کسب کند یا وضعیت معیشتی او بهبود یابد، محکوم له می تواند با ارائه مستندات، از دادگاه درخواست افزایش اقساط کند.
علاوه بر این تبصره، اصول حقوقی دیگری نیز بر این موضوع حاکم است. اصل انصاف و عدالت ایجاب می کند که حقوق هیچ یک از طرفین تضییع نشود. در شرایط تورمی، اگر اقساط ثابت بماند، به مرور زمان محکوم له متضرر می شود و عملاً ارزش طلب خود را از دست می دهد. از سوی دیگر، اگر وضعیت مالی محکوم علیه به طرز چشمگیری بهبود یابد، پرداخت همان اقساط قدیمی دیگر منطقی و عادلانه نخواهد بود. لذا، دادگاه ها با تکیه بر این اصول و با توجه به رویه های قضایی موجود و حتی نظریات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه، تلاش می کنند تا احکام صادره را به نحو عادلانه ای اجرا کرده و تعادلی منطقی بین حقوق طرفین برقرار سازند.
چه زمانی محکوم له می تواند درخواست افزایش اقساط را مطرح کند؟ (شرایط و دلایل)
تصور کنید سال ها پیش، فردی به شما بدهکار شده و دادگاه حکم به پرداخت اقساطی آن داده است. در آن زمان، شاید اقساط تعیین شده منصفانه به نظر می رسید، اما با گذشت زمان، اوضاع اقتصادی و مالی دستخوش تغییرات اساسی شده است. در چنین حالتی، محکوم له باید بداند چه دلایلی از نظر قانونی برای درخواست افزایش اقساط موجه هستند تا بتواند با پشتوانه قوی تری در دادگاه حاضر شود.
۱. افزایش نرخ تورم
یکی از قوی ترین و رایج ترین دلایل برای درخواست افزایش اقساط، افزایش چشمگیر نرخ تورم است. در کشوری مانند ایران که نوسانات اقتصادی و تورم از مسائل همیشگی است، ارزش پول در گذر زمان به سرعت کاهش می یابد. اقساطی که چند سال پیش برای شما تعیین شده بود، اکنون شاید تنها بخش کوچکی از نیازهای شما را پوشش دهد.
- چگونگی استناد: محکوم له می تواند با استناد به گزارشات رسمی نرخ تورم که توسط مراجع ذی صلاح مانند بانک مرکزی یا مرکز آمار ایران منتشر می شود، اثبات کند که ارزش واقعی اقساط دریافتی او به شدت کاهش یافته است. این گزارشات مستند، بهترین دلیل برای نشان دادن تأثیر تورم بر قدرت خرید و معیشت فرد است.
- تأثیر کاهش ارزش پول: کافی است تصور کنید با مبلغ یک سکه بهار آزادی در چند سال گذشته چه چیزهایی می توانستید بخرید و امروز با همان مبلغ چه چیزهایی می توانید تهیه کنید. این تفاوت فاحش، گویای تأثیر مستقیم کاهش ارزش پول بر کیفیت زندگی و توان اقتصادی محکوم له است. در نتیجه، این کاهش قدرت خرید، دلیلی قوی برای تعدیل اقساط به سمت افزایش است تا ارزش واقعی دین حفظ شود.
۲. بهبود وضعیت مالی و معیشتی محکوم علیه
گاهی اوقات، وضعیت مالی محکوم علیه پس از صدور حکم تقسیط اولیه، به طرز چشمگیری بهبود یافته است. این بهبود می تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد که نشان دهنده توانایی او در پرداخت اقساط بیشتر است.
- افزایش درآمد: شاید محکوم علیه ارتقاء شغلی پیدا کرده، در یک کسب و کار جدید موفق شده، یا فیش حقوقی او به میزان قابل توجهی افزایش یافته باشد. در این موارد، ارائه فیش حقوقی جدید، گواهی اشتغال به کار با درآمد بالاتر، یا حتی قراردادهای کاری جدید می تواند مفید باشد.
- کشف اموال جدید یا درآمدهای پنهان: ممکن است محکوم علیه پس از حکم تقسیط، اموالی مانند ملک، خودرو، سهام، یا حتی موجودی قابل توجهی در حساب های بانکی خود به دست آورده باشد که در زمان اعسار اولیه وجود نداشته اند یا پنهان مانده اند. در چنین حالتی، محکوم له می تواند از دادگاه درخواست استعلام از مراجع مربوطه را داشته باشد.
- دریافت ارث یا هدایای قابل توجه: گاهی اوقات، دریافت یک ارث بزرگ یا هدایای با ارزش می تواند وضعیت مالی محکوم علیه را متحول کند. ارائه مدارک مربوط به این موارد، دلیلی قوی برای اثبات بهبود وضعیت مالی است.
- کاهش هزینه های غیرضروری یا رفع دلایل اعسار اولیه: فرض کنید محکوم علیه به دلیل یک بیماری پرهزینه در ابتدا معسر شناخته شده بود، اما اکنون بهبود یافته و هزینه های پزشکی او به شدت کاهش یافته است. یا شاید با تغییر در وضعیت تأهل یا کاهش افراد تحت تکفل، بار مالی او کمتر شده باشد. این موارد نیز می توانند دلیلی بر توانایی پرداخت اقساط بیشتر باشند.
- استشهادیه محلی: شهادت افراد مطلع از وضعیت مالی و معیشتی محکوم علیه، به ویژه در مناطق کوچک تر یا در محیط کار، می تواند به عنوان یک مستند قوی برای دادگاه عمل کند.
۳. عدم کفایت اقساط فعلی
در نهایت، تمامی دلایل فوق به یک نتیجه مشترک منجر می شوند: اقساط تعیین شده کنونی دیگر قادر به جبران خسارت وارده به محکوم له یا تأمین نیازهای اولیه او (در مورد برخی از محکوم به ها مانند مهریه) نیستند. این عدم کفایت، می تواند با تکیه بر اصول انصاف و عدالت، مبنای محکمی برای درخواست تعدیل و افزایش اقساط قرار گیرد.
مدارک لازم برای طرح دادخواست افزایش اقساط محکوم به
جمع آوری مدارک لازم، مهم ترین گام در موفقیت دادخواست افزایش اقساط محکوم به است. دادگاه برای اتخاذ تصمیم، به مستندات قوی و قابل اثبات نیاز دارد. هرچه مدارک شما کامل تر و دقیق تر باشد، شانس موفقیت شما در این دعوا بیشتر خواهد بود. در اینجا به تفصیل به مدارک مورد نیاز اشاره می شود:
۱. مدارک شناسایی خواهان (محکوم له)
- تصویر مصدق شناسنامه و کارت ملی: این مدارک برای احراز هویت شما به عنوان خواهان دعوا ضروری است. کپی برابر اصل شده آن ها را تهیه کنید.
۲. دادنامه های کلیدی
این دادنامه ها، سابقه حقوقی موضوع را روشن می کنند و به دادگاه کمک می کنند تا سیر پرونده را از ابتدا تا زمان درخواست فعلی درک کند.
- تصویر مصدق دادنامه قطعی محکومیت اولیه (اصل بدهی): این دادنامه، حکم اصلی را که محکوم علیه بر اساس آن به شما بدهکار شده، نشان می دهد.
- تصویر مصدق دادنامه قطعی اعسار و تقسیط: این دادنامه حیاتی ترین مدرک است؛ چرا که اقساط فعلی را که شما قصد افزایش آن را دارید، تعیین کرده است. باید به وضوح مبلغ و شرایط تقسیط را نشان دهد.
۳. مدارک اثبات بهبود وضعیت مالی محکوم علیه
این بخش، هسته اصلی اثبات ادعای شماست. هر مدرکی که نشان دهد وضعیت مالی محکوم علیه پس از حکم تقسیط اولیه بهبود یافته، باید جمع آوری شود.
- فیش حقوقی جدید، گواهی اشتغال به کار با درآمد بالاتر، قراردادهای کاری جدید: اگر اطلاعاتی دارید که نشان می دهد محکوم علیه شغل جدیدی با درآمد بالاتر پیدا کرده یا حقوقش افزایش یافته، این مدارک می توانند بسیار مؤثر باشند. گاهی می توان از طریق آشنایان یا تحقیقات محلی به این اطلاعات دست یافت.
- اسناد مالکیت اموال جدید (ملک، خودرو) که بعد از حکم تقسیط تحصیل شده اند: اگر محکوم علیه پس از صدور حکم تقسیط، صاحب اموال جدیدی شده است، اسناد مربوط به این اموال (مانند سند مالکیت خودرو، سند رسمی ملک، یا حتی سند مالکیت سهام) باید جمع آوری شود.
- اطلاعات مربوط به حساب های بانکی با موجودی قابل توجه (از طریق درخواست استعلام دادگاه): دسترسی مستقیم به حساب های بانکی محکوم علیه برای شما ممکن نیست، اما می توانید از دادگاه درخواست کنید تا از مراجع ذی ربط (مانند بانک مرکزی یا بانک های خاص) استعلام حساب های بانکی محکوم علیه را به عمل آورد. برای این کار نیاز به ارائه دلایل و امارات کافی دارید.
- مدارک مربوط به دریافت ارث یا هدایا: اگر اطلاعاتی در مورد دریافت ارث یا هدایای قابل توجه توسط محکوم علیه دارید، ارائه مدارک مربوط به آن (مانند گواهی حصر وراثت، یا شهادت شهود) می تواند به نفع شما باشد.
- استشهادیه محلی: این مدرک بسیار مهم است. استشهادیه شامل گواهی کتبی چند نفر از افراد مطلع (مانند همسایگان، همکاران، یا افراد آگاه از وضعیت زندگی محکوم علیه) است که بهبود وضعیت مالی او را تأیید می کنند. در استشهادیه باید نام، نام خانوادگی، مشخصات کامل و آدرس شهود درج شود و دلایل اطلاع آن ها از بهبود وضعیت مالی محکوم علیه به وضوح ذکر گردد.
۴. مدارک اثبات افزایش تورم
در صورتی که دلیل اصلی شما برای درخواست افزایش اقساط، کاهش ارزش پول و تورم باشد:
- گزارشات رسمی نرخ تورم از مراجع ذی صلاح: می توانید به گزارشات منتشر شده توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران یا مرکز آمار ایران در خصوص نرخ تورم در سال های مربوطه استناد کنید و آن را به دادخواست خود پیوست نمایید.
۵. سایر دلایل و مستندات
- گزارش تحقیقات محلی: گاهی دادگاه خود دستور تحقیقات محلی می دهد، اما اگر شما بتوانید گزارش هایی را از تحقیقات محلی (مثلاً از شورای محله یا معتمدین) ارائه دهید که بهبود وضعیت محکوم علیه را نشان می دهد، می تواند مؤثر باشد.
- شهادت شهود: علاوه بر استشهادیه کتبی، شهادت شفاهی شهود در جلسه دادگاه نیز بسیار حائز اهمیت است. این شهود باید به دادگاه معرفی شوند و در صورت لزوم، در جلسه رسیدگی حاضر شوند و در حضور قاضی شهادت دهند.
به یاد داشته باشید که تمامی مدارک باید به صورت مصدق (کپی برابر اصل شده) به دادخواست پیوست شوند. نداشتن مدارک کافی یا ناقص بودن آن ها، ممکن است منجر به رد دادخواست شما شود. بنابراین، با صبر و دقت به جمع آوری تمامی مستندات بپردازید و در صورت لزوم، از مشاوره با وکیل متخصص استفاده کنید.
نحوه تنظیم دادخواست افزایش اقساط محکوم به (گام به گام و با جزئیات)
تنظیم یک نمونه دادخواست افزایش اقساط محکوم به به صورت صحیح و دقیق، از اهمیت بالایی برخوردار است. یک دادخواست حقوقی، نامه نگاری ساده ای نیست؛ بلکه باید ساختار قانونی و محتوای مستدلی داشته باشد تا بتواند نظر دادگاه را جلب کند. در این بخش، به صورت گام به گام اجزای اصلی یک دادخواست مؤثر را بررسی می کنیم.
اجزای اصلی دادخواست
الف) مشخصات خواهان (محکوم له)
در این قسمت، اطلاعات کامل شما به عنوان درخواست کننده (محکوم له) باید با دقت و به تفصیل قید شود:
- نام و نام خانوادگی: کامل و مطابق با شناسنامه.
- نام پدر: جهت احراز هویت.
- شغل: اطلاعات شغلی فعلی شما.
- محل اقامت: آدرس دقیق و کامل محل سکونت شما.
- شماره ملی: کد ملی ده رقمی.
ب) مشخصات خوانده (محکوم علیه)
همین اطلاعات باید برای طرف مقابل (محکوم علیه) نیز درج شود. اگر از برخی اطلاعات او مانند شغل دقیق بی خبر هستید، همان اطلاعاتی که در پرونده های قبلی (محکومیت اولیه و اعسار) درج شده را بنویسید:
- نام و نام خانوادگی: کامل.
- نام پدر: جهت احراز هویت.
- شغل: (اگر می دانید و تغییر کرده، ذکر کنید).
- محل اقامت: آخرین آدرس رسمی و ابلاغی او.
- شماره ملی: کد ملی ده رقمی.
ج) خواسته یا موضوع و بهای آن
این بخش، مهم ترین قسمت دادخواست از نظر درخواست شماست و باید بسیار واضح و بدون ابهام باشد. بهای خواسته در دعاوی تعدیل اقساط عموماً غیرمالی یا غیرقابل تقویم است، مگر اینکه صراحتاً مبلغی را مطالبه کنید که در این صورت باید بهای آن (مثلاً مابه التفاوت اقساط) ذکر شود. معمولاً به این صورت نگاشته می شود:
استدعای رسیدگی و صدور حکم بر تعدیل و افزایش اقساط محکوم به موضوع دادنامه شماره [شماره دادنامه تقسیط] مورخ [تاریخ دادنامه تقسیط] کلاسه پرونده [شماره کلاسه پرونده] شعبه [شعبه صادرکننده حکم] دادگاه [نام دادگاه] از ماهی [مبلغ/تعداد فعلی] (ریال/سکه) به ماهی [مبلغ/تعداد پیشنهادی] (ریال/سکه) به شرح متن دادخواست و با احتساب کلیه خسارات دادرسی.
نکته: در قسمت [مبلغ/تعداد پیشنهادی] سعی کنید مبلغی واقع بینانه و قابل دفاع را پیشنهاد دهید. درخواست های غیرمعقول ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد.
د) دلایل و منضمات دادخواست (مدرک)
اینجا لیستی از تمامی مدارکی که در بخش قبل (مدارک لازم) به آن ها اشاره شد، باید به صورت دقیق و شماره گذاری شده آورده شود. ذکر اینکه هر مدرک تصویر مصدق است، الزامی است.
- تصویر مصدق شناسنامه و کارت ملی خواهان.
- تصویر مصدق دادنامه قطعی محکومیت اولیه به شماره [شماره] مورخ [تاریخ].
- تصویر مصدق دادنامه قطعی اعسار و تقسیط به شماره [شماره] مورخ [تاریخ] صادره از شعبه [شعبه] دادگاه [نام دادگاه].
- تصویر مصدق استشهادیه محلی به ضمیمه مشخصات شهود (و در صورت لزوم معرفی شهود در جلسه دادرسی).
- گزارشات رسمی نرخ تورم از مراجع ذی صلاح (در صورت استناد).
- هرگونه مدرک اثبات کننده بهبود وضعیت مالی خوانده (مثلاً فیش حقوقی، اسناد مالکیت جدید، …)
- درخواست استعلام از مراجع قانونی (در صورت نیاز و ارائه دلایل کافی).
- ثانی دادخواست (نسخه اضافی از دادخواست برای ابلاغ به خوانده).
ه) شرح دادخواست
این بخش، محتوای اصلی دادخواست شما را تشکیل می دهد و باید با لحنی حقوقی، مستدل و متقاعدکننده نگاشته شود. سعی کنید با زبانی روشن و روان، دلایل خود را برای دادگاه توضیح دهید:
- بند اول: ابتدا به حکم محکومیت اولیه و سپس به حکم اعسار و تقسیط اشاره کنید. مثلاً: احتراماً به استحضار می رساند که اینجانب خواهان، به موجب دادنامه قطعی شماره [شماره] مورخ [تاریخ] صادره از شعبه [شعبه] دادگاه [نام دادگاه]، محکوم له پرونده کلاسه [کلاسه پرونده] می باشم که طی آن خوانده محترم، آقای/خانم [نام خوانده]، به پرداخت [نوع و مبلغ محکوم به] در حق اینجانب محکوم گردیدند. متعاقباً و به موجب دادنامه شماره [شماره] مورخ [تاریخ] همان شعبه، اعسار ایشان از پرداخت یکجای محکوم به پذیرفته و مقرر گردید مبلغ مذکور به صورت اقساط ماهیانه [مبلغ/تعداد فعلی] (ریال/سکه) پرداخت شود.
- بند دوم: دلایل اصلی خود را برای افزایش اقساط مطرح کنید (بهبود وضعیت مالی خوانده، افزایش تورم و کاهش ارزش اقساط). مثلاً: مع الوصف، نظر به تغییرات اساسی در وضعیت اقتصادی و مالی کشور از یک سو، و بهبود قابل ملاحظه در وضعیت مالی و معیشتی خوانده محترم از سوی دیگر، اقساط تعیین شده اولیه دیگر کفاف حفظ ارزش واقعی محکوم به و جبران حقوق اینجانب را نمی دهد.
- بند سوم: جزئیات و مستندات مربوط به بهبود وضعیت مالی محکوم علیه را ارائه دهید. مثلاً: از زمان صدور حکم تقسیط تاکنون، خوانده محترم به دلایل [تغییر شغل، افزایش حقوق، کسب اموال جدید، دریافت ارث و…] از تمکن مالی بیشتری برخوردار شده اند. (در این قسمت، جزئیات مستندات خود را بیان کنید. مثلاً: «ایشان اخیراً در شرکت [نام شرکت] با سمت [سمت] و حقوق [مبلغ] ریال مشغول به کار شده اند که مدارک آن از طریق استشهادیه محلی پیوست، قابل اثبات است»).
- بند چهارم: تأثیر تورم و کاهش ارزش پول را بر میزان اقساط فعلی تشریح کنید. مثلاً: علاوه بر این، افزایش بی رویه نرخ تورم بر اساس گزارشات رسمی [مرجع گزارش دهنده] در سال های اخیر، موجب کاهش شدید ارزش پول و در نتیجه، تضییع حقوق اینجانب گردیده است. مبلغ [مبلغ/تعداد فعلی] (ریال/سکه) که در زمان صدور حکم تقسیط دارای ارزش مشخصی بوده، اکنون قدرت خرید خود را به میزان قابل توجهی از دست داده است.
- بند پنجم: بر توانایی مالی فعلی محکوم علیه برای پرداخت اقساط بیشتر تأکید کنید. مثلاً: با توجه به مستندات ارائه شده و شرایط فعلی، خوانده محترم توانایی پرداخت اقساطی بیش از میزان فعلی را دارا می باشند و ادامه پرداخت با مبلغ کنونی، به نوعی تضییع حقوق اینجانب و عدم اجرای عدالت است.
- بند ششم: درخواست مشخص خود را از دادگاه برای تعدیل و تعیین میزان جدید اقساط با استناد به تبصره ۲ ماده ۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مطرح کنید. مثلاً: بنابراین، با استناد به تبصره ۲ ماده ۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و با توجه به دلایل معنونه، از محضر محترم دادگاه استدعای رسیدگی و صدور حکم بر تعدیل و افزایش اقساط محکوم به از ماهی [مبلغ/تعداد فعلی] به ماهی [مبلغ/تعداد پیشنهادی] (ریال/سکه) و تعیین مبلغ جدید اقساط مطابق صلاح دید دادگاه، مورد استدعاست.
و) امضا و تاریخ
در نهایت، دادخواست باید توسط شما (یا وکیل شما) امضا و تاریخ نگارش آن نیز قید شود.
نکات مهم در نگارش دادخواست:
- رعایت اصول نگارش حقوقی: ایجاز (کوتاه و مفید بودن)، دقت (استفاده از اصطلاحات صحیح حقوقی) و استدلال منطقی از اصول اساسی است.
- مطابقت دقیق اطلاعات با مدارک: هرگز اطلاعاتی را که مستند آن را در اختیار ندارید، در دادخواست قید نکنید.
- ضرورت اشاره به شماره کلاسه پرونده های قبلی: این کار به دادگاه کمک می کند تا به سرعت به سوابق پرونده دسترسی پیدا کند.
- پیشنهاد میزان واقع بینانه: همانطور که قبلاً ذکر شد، در پیشنهاد میزان جدید اقساط، جانب احتیاط و واقع بینی را رعایت کنید.
- کپی برابر اصل: تمامی مدارک پیوست باید به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ارائه شده و کپی برابر اصل شوند.
با رعایت این نکات، یک دادخواست قوی و مستدل خواهید داشت که شانس موفقیت شما را در دادگاه به میزان قابل توجهی افزایش می دهد. در صورت تردید، مشورت با یک وکیل متخصص می تواند راهگشا باشد.
نمونه دادخواست کامل افزایش اقساط محکوم به
برای سهولت شما در فرآیند تنظیم دادخواست، یک نمونه کامل و قابل ویرایش در اینجا ارائه شده است. کافی است اطلاعات داخل کروشه ها [] را با مشخصات پرونده خود جایگزین کنید. به یاد داشته باشید که این یک نمونه کلی است و ممکن است نیاز به تطبیق با شرایط خاص پرونده شما داشته باشد.
بسمه تعالی
ریاست محترم دادگاه [نام دادگاه صادرکننده حکم تقسیط اولیه]
سلام علیکم؛
احتراماً، به استحضار عالی می رساند:
خواهان:
نام و نام خانوادگی: [نام کامل خواهان]
نام پدر: [نام پدر خواهان]
شغل: [شغل خواهان]
محل اقامت: [آدرس دقیق خواهان]
شماره ملی: [کد ملی خواهان]
خوانده:
نام و نام خانوادگی: [نام کامل خوانده]
نام پدر: [نام پدر خوانده]
شغل: [شغل خوانده]
محل اقامت: [آدرس دقیق خوانده]
شماره ملی: [کد ملی خوانده]
خواسته:
استدعای رسیدگی و صدور حکم بر تعدیل و افزایش اقساط محکوم به موضوع دادنامه شماره [شماره دادنامه تقسیط] مورخ [تاریخ دادنامه تقسیط] کلاسه پرونده [شماره کلاسه پرونده اعسار و تقسیط] صادره از شعبه [شعبه صادرکننده حکم] دادگاه [نام دادگاه] از ماهی [مبلغ/تعداد فعلی] (ریال/سکه) به ماهی [مبلغ/تعداد پیشنهادی] (ریال/سکه) با احتساب کلیه خسارات دادرسی.
دلایل و منضمات دادخواست:
۱. تصویر مصدق شناسنامه و کارت ملی خواهان
۲. تصویر مصدق دادنامه قطعی محکومیت اولیه شماره [شماره دادنامه محکومیت] مورخ [تاریخ دادنامه محکومیت]
۳. تصویر مصدق دادنامه قطعی اعسار و تقسیط شماره [شماره دادنامه تقسیط] مورخ [تاریخ دادنامه تقسیط]
۴. استشهادیه محلی به ضمیمه مشخصات شهود و در صورت لزوم معرفی شهود در جلسه دادرسی (برای اثبات بهبود وضعیت مالی خوانده)
۵. گزارش رسمی نرخ تورم از مراجع ذی صلاح (در صورت استناد به تورم)
۶. [هرگونه مدرک اثبات کننده بهبود وضعیت مالی خوانده مانند فیش حقوقی جدید، اسناد مالکیت اموال جدید، ...)
۷. درخواست استعلام از مراجع قانونی (در صورت نیاز و ارائه دلایل توجیه کننده)
۸. ثانی دادخواست
شرح دادخواست:
۱. اینجانب خواهان، به موجب دادنامه قطعی شماره [شماره دادنامه محکومیت] مورخ [تاریخ دادنامه محکومیت] صادره از شعبه [شعبه صادرکننده حکم] دادگاه [نام دادگاه]، محکوم له پرونده کلاسه [کلاسه پرونده محکومیت اولیه] می باشم که طی آن خوانده محترم، آقای/خانم [نام خوانده]، به پرداخت [نوع و مبلغ محکوم به] در حق اینجانب محکوم گردیدند. متعاقباً و به موجب دادنامه شماره [شماره دادنامه تقسیط] مورخ [تاریخ دادنامه تقسیط] همان شعبه، اعسار ایشان از پرداخت یکجای محکوم به پذیرفته و مقرر گردید مبلغ مذکور به صورت اقساط ماهیانه [مبلغ/تعداد فعلی] (ریال/سکه) پرداخت شود.
۲. مع الوصف، از زمان صدور حکم تقسیط تاکنون، شرایط اقتصادی کشور و وضعیت مالی خوانده محترم دستخوش تغییرات اساسی و قابل توجهی گردیده که ادامه پرداخت اقساط با مبلغ و تعداد اولیه، موجبات تضییع حقوق اینجانب و عدم اجرای عدالت را فراهم آورده است.
۳. دلایل این تغییرات و ضرورت افزایش اقساط به شرح ذیل است:
الف) بهبود وضعیت مالی خوانده محترم: خوانده محترم، آقای/خانم [نام خوانده]، از زمان صدور حکم تقسیط تاکنون، به دلایل [مثلاً: تغییر شغل به [شغل جدید] با درآمد بالاتر، افزایش حقوق دریافتی، کسب و کار جدید و موفق، دریافت ارث به مبلغ [مبلغ ارث]، خرید اموال جدید از قبیل [نام اموال] و...] از تمکن مالی بیشتری برخوردار شده اند. این امر به گواهی شهود محلی که مشخصات آن ها در استشهادیه پیوست ذکر شده و در صورت لزوم آماده شهادت در دادگاه می باشند، قابل اثبات است. [در این قسمت می توانید جزئیات بیشتری از بهبود وضعیت مالی خوانده را بیان کنید].
ب) افزایش بی سابقه نرخ تورم و کاهش ارزش پول: افزایش بی رویه نرخ تورم بر اساس گزارشات رسمی [نام مرجع، مثلاً بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران یا مرکز آمار ایران] در سال های اخیر، موجب کاهش شدید ارزش پول و در نتیجه، تضییع حقوق اینجانب گردیده است. مبلغ [مبلغ/تعداد فعلی] (ریال/سکه) که در زمان صدور حکم تقسیط دارای ارزش و قدرت خرید مشخصی بوده، اکنون قدرت خرید خود را به میزان قابل توجهی از دست داده است و دیگر توانایی تأمین [نیازها/جبران خسارات] را ندارد.
۴. با توجه به مستندات ارائه شده و شرایط فعلی، خوانده محترم توانایی پرداخت اقساطی بیش از میزان فعلی را دارا می باشند و ادامه پرداخت با مبلغ کنونی، به نوعی تضییع حقوق اینجانب و عدم اجرای عدالت است.
۵. لذا، با استناد به تبصره ۲ ماده ۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و با توجه به دلایل معنونه و منضمات پیوستی، از محضر محترم دادگاه استدعای رسیدگی و صدور حکم بر تعدیل و افزایش اقساط محکوم به از ماهی [مبلغ/تعداد فعلی] (ریال/سکه) به ماهی [مبلغ/تعداد پیشنهادی] (ریال/سکه) و تعیین مبلغ جدید اقساط با در نظر گرفتن جمیع جهات، مورد استدعاست.
با تشکر و تجدید احترام،
نام و نام خانوادگی خواهان: [نام کامل خواهان]
امضاء:
تاریخ: [تاریخ تنظیم دادخواست]
مراحل رسیدگی به دادخواست افزایش اقساط و مرجع صالح
پس از تنظیم و آماده سازی دادخواست، نوبت به فرآیند حقوقی و سیر مراحل آن در سیستم قضایی می رسد. آشنایی با این مراحل به محکوم له کمک می کند تا با آمادگی و اطلاع کافی، پرونده خود را پیگیری کند.
۱. ثبت دادخواست
اولین گام پس از تنظیم دادخواست، ثبت آن است. امروزه تمامی دادخواست های حقوقی باید از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ثبت و به دادگاه ارسال شوند. شما باید با در دست داشتن اصل و کپی برابر اصل شده تمامی مدارک و دادخواست تنظیم شده، به یکی از این دفاتر مراجعه کنید. مسئول دفتر، دادخواست شما را اسکن و در سامانه قضایی ثبت می کند و به شما یک کد رهگیری و شماره پرونده الکترونیکی می دهد.
۲. ارجاع به دادگاه صالح
پس از ثبت، دادخواست شما به صورت الکترونیکی به دادگاه صالح ارجاع می شود. مرجع صالح برای رسیدگی به دادخواست افزایش اقساط، معمولاً همان دادگاه صادرکننده حکم تقسیط اولیه است. این امر از این جهت حائز اهمیت است که دادگاه مذکور پیشتر با ماهیت پرونده و شرایط طرفین آشنایی دارد و می تواند با دید جامع تری به درخواست جدید رسیدگی کند. در برخی موارد نیز، اگر حکم تقسیط توسط اجرای احکام صادر شده باشد، ممکن است رسیدگی در همان مرجع صورت گیرد، اما رویه غالب، ارجاع به دادگاه بدوی صادرکننده رأی اصلی است.
۳. تعیین وقت رسیدگی و ابلاغ
پس از ارجاع پرونده به شعبه، قاضی پرونده را مطالعه و در صورت نیاز، دستور تعیین وقت رسیدگی صادر می کند. سپس، وقت جلسه رسیدگی از طریق سامانه ثنا به شما (خواهان) و محکوم علیه (خوانده) ابلاغ می شود. این ابلاغ شامل تاریخ، زمان و محل برگزاری جلسه است. حتماً از طریق سامانه ثنا، ابلاغیه های خود را به طور مرتب چک کنید.
۴. جلسه رسیدگی
در تاریخ مقرر، طرفین یا وکلای آن ها باید در جلسه رسیدگی حاضر شوند. در این جلسه:
- استماع اظهارات: قاضی ابتدا اظهارات شما (خواهان) را در خصوص دلایل درخواست افزایش اقساط می شنود. سپس، دفاعیات محکوم علیه را استماع می کند.
- بررسی مدارک: قاضی تمامی مدارک پیوست دادخواست و همچنین مدارکی که محکوم علیه ممکن است در دفاع از خود ارائه دهد را به دقت بررسی می کند.
- شهادت شهود: اگر استشهادیه محلی ارائه کرده اید یا شهودی معرفی کرده اید، قاضی از آن ها شهادت می گیرد.
- تحقیقات محلی و استعلام: در صورت لزوم و برای احراز صحت ادعاها، قاضی می تواند دستور انجام تحقیقات محلی یا استعلام از مراجع مربوطه (مثلاً از بانک ها برای وضعیت مالی محکوم علیه، یا از اداره کار برای وضعیت شغلی) را صادر کند.
۵. صدور رأی
پس از اتمام جلسه رسیدگی و بررسی تمامی ادله، دادگاه اقدام به صدور رأی می کند. رأی دادگاه می تواند یکی از حالات زیر را داشته باشد:
- قبول دادخواست: دادگاه با درخواست شما موافقت کرده و مبلغ اقساط را افزایش می دهد.
- رد دادخواست: دادگاه دلایل شما را برای افزایش اقساط کافی ندانسته و درخواست را رد می کند.
- تعدیل جزئی: دادگاه ممکن است با افزایش مبلغی کمتر از آنچه شما درخواست کرده اید، موافقت کند.
رأی صادره نیز از طریق سامانه ثنا به طرفین ابلاغ خواهد شد.
قابلیت تجدیدنظرخواهی از رأی تعدیل اقساط
مانند بسیاری از احکام حقوقی، رأی صادره در خصوص تعدیل یا افزایش اقساط نیز در بسیاری از موارد قابل تجدیدنظرخواهی است. این حق، به طرفین اجازه می دهد تا در صورت عدم رضایت از حکم دادگاه بدوی، از یک مرجع بالاتر (دادگاه تجدیدنظر) درخواست بررسی مجدد پرونده را داشته باشند.
آیا حکم صادره قابل تجدیدنظرخواهی است؟
بله، دعاوی اعسار و تقسیط، و به تبع آن، دادخواست تعدیل اقساط، عموماً جزو دعاوی غیرمالی محسوب می شوند. بر اساس بند ب ماده 331 قانون آیین دادرسی مدنی، کلیه احکام صادره در دعاوی غیرمالی (به استثنائات محدود)، قابل درخواست تجدیدنظر هستند. بنابراین، رأی دادگاه در خصوص افزایش اقساط نیز معمولاً قابل تجدیدنظرخواهی خواهد بود.
مهلت های قانونی برای تجدیدنظرخواهی
مهلت تجدیدنظرخواهی برای اشخاص مقیم ایران، ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ رأی دادگاه بدوی است. برای اشخاص مقیم خارج از کشور، این مهلت دو ماه است. این مهلت ها قطعی هستند و پس از انقضاء، حق تجدیدنظرخواهی ساقط می شود، مگر در موارد خاص و با دلایل موجه قانونی.
مرجع صالح برای تجدیدنظرخواهی
مرجع صالح برای رسیدگی به تجدیدنظرخواهی از رأی دادگاه بدوی در خصوص تعدیل اقساط، دادگاه تجدیدنظر استان مربوطه است.
نکات مهم در تجدیدنظرخواهی:
- تنظیم دادخواست تجدیدنظر: تجدیدنظرخواهی نیز باید با تقدیم دادخواست جداگانه و از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی انجام شود. در این دادخواست باید دلایل اعتراض به رأی دادگاه بدوی به وضوح بیان شود.
- پرداخت هزینه دادرسی: تجدیدنظرخواهی مستلزم پرداخت هزینه دادرسی مربوطه است که باید در زمان ثبت دادخواست تجدیدنظر پرداخت شود.
- دلایل جدید: در مرحله تجدیدنظر، دادگاه بیشتر به بررسی صحت و سقم رسیدگی دادگاه بدوی و استنادات قانونی آن می پردازد. هرچند امکان ارائه برخی دلایل و مدارک جدید نیز وجود دارد، اما تمرکز اصلی بر روی اعتراض به رأی اولیه است.
قابلیت تجدیدنظرخواهی، یک فرصت دیگر برای احقاق حق و اطمینان از اجرای عادلانه حکم است. اگر احساس می کنید رأی دادگاه بدوی به درستی صادر نشده یا از حقوق شما دفاع نشده است، می توانید از این حق استفاده کنید. اما مجدداً تأکید می شود که مشورت با وکیل متخصص در این مرحله می تواند به طور چشمگیری شانس موفقیت شما را افزایش دهد.
نکات کلیدی و توصیه های کاربردی برای محکوم له
در این مسیر پر پیچ و خم حقوقی، آگاهی از چند نکته کلیدی و رعایت توصیه های کاربردی می تواند تفاوت بزرگی در نتیجه پرونده شما ایجاد کند. این توصیه ها، حاصل تجربه در فرآیندهای قضایی مشابه است و هدف آن، توانمندسازی شما برای دستیابی به بهترین نتیجه ممکن است.
۱. جمع آوری مدارک مستدل و قوی
این مهم ترین توصیه است. دادگاه بر اساس مستندات حکم می کند، نه صرفاً ادعاها. هرچه مدارک شما قوی تر، موثق تر و جامع تر باشد، شانس موفقیت شما بیشتر است. به دنبال مدارکی باشید که به وضوح بهبود وضعیت مالی محکوم علیه (مانند فیش حقوقی، اسناد مالکیت، اطلاعات شغلی جدید) یا افزایش چشمگیر تورم را اثبات کند. برای مثال، اگر محکوم علیه کسب و کار جدیدی راه اندازی کرده، شواهد مربوط به فعالیت آن کسب و کار می تواند مفید باشد. در مورد تورم، گزارشات رسمی بانک مرکزی بهترین مستند است.
۲. مشاوره با وکیل متخصص
اگرچه تلاش شده است تا تمامی مراحل به صورت جامع توضیح داده شود، اما پیچیدگی های حقوقی و رویه های قضایی می تواند برای افراد غیرمتخصص چالش برانگیز باشد. حضور وکیل متخصص در دعاوی مالی و به ویژه دعاوی اعسار و تعدیل اقساط، می تواند شانس موفقیت شما را به طرز چشمگیری افزایش دهد. وکیل می تواند در تنظیم صحیح دادخواست، شناسایی و جمع آوری مدارک لازم، ارائه لوایح دفاعی قوی و حتی راهنمایی شما در جلسات دادگاه، نقشی حیاتی ایفا کند. او با ظرایف قانونی آشناست و می داند چگونه بهترین استدلال ها را در دادگاه مطرح کند.
۳. اثبات تغییرات اساسی
تمرکز خود را بر اثبات تغییراتی بگذارید که پس از صدور حکم تقسیط اولیه ایجاد شده اند. دادگاه به شرایطی که در زمان صدور حکم اولیه وجود داشته، مجدداً رسیدگی نمی کند. شما باید نشان دهید که اوضاع مالی محکوم علیه یا شرایط اقتصادی جامعه به گونه ای متحول شده که اقساط قبلی دیگر منطقی و عادلانه نیستند. برای مثال، اگر محکوم علیه پیش از حکم تقسیط، یک شغل پردرآمد داشته و در حکم تقسیط این موضوع لحاظ شده بود، این امر نمی تواند مجدداً به عنوان دلیل افزایش اقساط مطرح شود. اما اگر پس از حکم، شغل او ارتقاء یافته یا درآمدش چندین برابر شده، این یک تغییر اساسی است.
۴. واقع بینی در میزان درخواست
هنگام پیشنهاد میزان جدید اقساط در دادخواست خود، جانب واقع بینی را رعایت کنید. درخواست های غیرمنطقی یا خارج از توان احتمالی محکوم علیه، ممکن است دادگاه را در خصوص نیت شما به تردید اندازد و حتی منجر به رد کامل دعوا شود. سعی کنید با توجه به اطلاعاتی که از وضعیت مالی محکوم علیه دارید و همچنین با در نظر گرفتن نرخ تورم، مبلغی معقول و قابل دفاع را پیشنهاد دهید. وکیل شما در این زمینه می تواند بهترین راهنمایی را ارائه دهد.
۵. آمادگی برای دفاع
در جلسات دادگاه، تنها ارائه دادخواست کافی نیست. شما (یا وکیل شما) باید برای حضور فعال و مؤثر در جلسات، دفاع از ادعاهای خود و پاسخگویی به سوالات قاضی و دفاعیات طرف مقابل آماده باشید. تمامی اطلاعات و مدارک خود را به صورت منظم و دسته بندی شده همراه داشته باشید تا در صورت نیاز به سرعت آن ها را ارائه کنید.
۶. پیگیری مستمر
پرونده های حقوقی گاهی زمان بر هستند. پیگیری مستمر پرونده از طریق سامانه ثنا برای اطلاع از ابلاغیه ها، قرارهای صادر شده و زمان جلسات رسیدگی، بسیار مهم است. عدم اطلاع از وقت رسیدگی و غیبت در جلسه می تواند به ضرر شما تمام شود. همچنین، اگر دادگاه دستور انجام تحقیقات محلی یا استعلامی صادر کرد، پیگیری اجرای صحیح آن توسط مرجع مربوطه نیز حائز اهمیت است.
با در نظر گرفتن این توصیه ها، می توانید با اطمینان خاطر بیشتری در مسیر حقوقی خود قدم بردارید و برای احقاق حقوق خود به نحو مؤثرتری تلاش کنید. به یاد داشته باشید که سیستم قضایی، ابزاری قدرتمند برای برقراری عدالت است و با آگاهی و پشتکار می توان از آن به بهترین شکل استفاده کرد.
نتیجه گیری: اهمیت پیگیری حقوقی برای احقاق حق
در زندگی، گاهی ممکن است شرایطی پیش آید که حقوق قانونی افراد با چالش روبرو شود. در این میان، پرونده های مربوط به محکوم به و اقساط آن، به دلیل تأثیر مستقیم بر معیشت و زندگی روزمره، از اهمیت ویژه ای برخوردارند. همان طور که در این مقاله به تفصیل بررسی شد، نمونه دادخواست افزایش اقساط محکوم به تنها یک فرم حقوقی نیست، بلکه ابزاری قدرتمند برای محکوم له است تا در برابر تغییرات اقتصادی و مالی ناخواسته، از ارزش واقعی طلب خود دفاع کند و اجازه ندهد حقش تضییع شود.
اهمیت تعدیل اقساط، به ویژه در شرایط پرنوسان اقتصادی، در حفظ اصل عدالت و انصاف است. این مکانیزم قانونی، اطمینان می دهد که نه محکوم علیه تحت فشار غیرقابل تحمل قرار گیرد و نه محکوم له، قربانی بی ارزش شدن طلب خود شود. در واقع، این امکان، نشان دهنده پویایی و انعطاف پذیری نظام حقوقی برای پاسخگویی به واقعیت های متغیر جامعه است.
از بررسی مفاهیم پایه و مبانی قانونی گرفته تا ارائه یک نمونه دادخواست کاربردی و تشریح مراحل رسیدگی، هدف این بوده است که تصویری روشن و جامع از این فرآیند حقوقی ارائه شود. با این حال، باید همواره به یاد داشت که دانش حقوقی و تجربه عملی، دو رکن اساسی در موفقیت هر دعوای قضایی هستند. جمع آوری دقیق و مستدل مدارک، توجه به جزئیات در تنظیم دادخواست و پیگیری مجدانه مراحل قضایی، از جمله عوامل تعیین کننده ای هستند که یک محکوم له را به نتیجه مطلوب رهنمون می شوند.
در نهایت، پیگیری حقوقی برای احقاق حق، نه تنها یک وظیفه، بلکه یک ضرورت است. این امر به افراد این فرصت را می دهد که در مواجهه با مشکلات، ابزارهای قانونی را به کار گیرند و از حقوق خود به نحو شایسته دفاع کنند. با آگاهی، صبر و پشتکار، می توان در مسیر عدالت به پیروزی رسید و به قول معروف، حق گرفتنی است.