ورزشی

هاشمیان: علی کریمی تکنیکی‌ترین بازیکن آسیا بود

سعید اکبری: بعضی اوقات مجبور نیستید بپرسید. اگر عکس مهمان را نشان دهید ، او آن را از ابتدا تا انتها می گوید. ما لحظاتی خاطرات با وحید هاشمیان را مرور خواهیم کرد و این فکر به ذهن ما خطور کرد که فقط عکس ها را به او نشان دهیم و او در مورد این عکس ها با ما صحبت کند. این هم نتیجه مصاحبه عکسی است که با او انجام دادیم …

بازی ایران و پرتغال در سال 2006. متأسفانه در جام جهانی ، ما در اولین مسابقه با مکزیک 3-1 شکست خوردیم. در نیمه اول خوب بازی کردیم اما متأسفانه در پایان بازی اشتباه کردیم و شکست خوردیم. سپس وارد پرتغال شدم. فیگو ، رونالدو ، دکو ، نانی و کلی بازیکنان بزرگ دیگری هم دارند. فکر می کنم ما یک بازی خوب و قابل قبول ارائه کردیم. این تیم حتی به 4 تیم گذشته صعود کرد. اولین گلی که خوردیم از فاصله 30 متری بود. معمولاً در این شرایط توپ به تیر برخورد می کند و به بیرون می رود اما این احتمال وجود دارد که به تیر برخورد کنیم و وارد دروازه شویم. فکر می کنم 1-0 شکست خوردیم. مجازات در واقع مجازات نیست. اگر این اتفاق بیفتد ، بازیکن پرتغالی کارت زرد دریافت می کند. من معتقدم 1-0 شکست خوردیم. من هم از این عکس ناامید شدم. مخاطبان آمدند و این روز سختی برای آنها بود.

اولین باری که با مهدوی کیا بازی کردم ، دیر بازی کردیم. مهدی یار به ما کمک کرد تا با دانشجویان بغداد روبرو شویم. او به گلی که به ثمر رساندم پاسخ داد. مهدی برای زایمان دو مسابقه انجام داد. بعد از آن ما برای بازی در تیم ملی برگشتیم. فکر می کنم این عکس 79 سال است.

آقای دادکان ، دیگر نیازی به تعیین آن نیست. آنها بازیکنان فوتبال تیم ملی هستند. آنها بازیکنان بزرگی هستند. آنها استاد دانشگاه هستند. آنها رئیس فدراسیون هستند و موفق هستند. او یکی از افراد پاک فوتبال ماست. متأسفانه در سالهای اخیر از تجربه وی استفاده نشده است. من هر از گاهی به آنها سر می زنم. من خیلی به پاک دادکان ارادت دارم.

در آلمان به من هلی کوپتر می گفتند. این عکس برای مجله بوخوم گرفته شده است. هلی کوپتر در حالی که گل می زدم در استادیوم بازی می کرد. البته من این عنوان را در هامبورگ به دست آوردم ، اما از آنجایی که گلهای زیادی برای بوخوم به ثمر رساندم ، در آنجا مشخص تر شد. این عکس هم برای ابتدای فصل 2003 است. فکر می کنم ما سه یا چهار بازی در لیگ انجام دادیم.

برانکو یکی از مربیانی بود که فکر می کردم با او راحت هستم. من به راحتی برای او بازی می کنم. من واقعاً آن را دوست دارم. فرکی مربی من از فتح نیز هست. من منتظر پیروزی هستم.او دستیار مربی آقای شاهرخی در تیم بزرگسالان است. حسین آقا مثل برادرم می ماند و هر وقت می خواهم از نظر فکری کمک بگیرم ، با او تماس می گیرم و او همیشه خیلی به من کمک می کند.

پیروزی ویژه در یک روز خاص. عید است ما عهد می بندیم که مردم ایران را تغذیه و شیرین کنیم. ژاپن 5 سال است که در آسیا نباخته است. وقتی گل اول را به ثمر رساندیم ورزشگاه بسیار ساکت بود. فقط صدای باد و برخی هواداران ژاپنی در ورزشگاه بود. ناگهان سکوت به پا شد و مخاطبان ایرانی از خواب بیدار شدند. انگار در یک لحظه همه برخاستند تا تیم را تشویق کنند. احساس حقارت می کردم اما در بازی وقتی چنین صحنه ای را دیدم تمام موهای بدنم برجسته بود. انگار از انگشتان پا به سمت سرم انرژی وارد می شد. قدرتم را دوباره به دست آوردم و گفتم باید برویم. من هنوز گل های بازی را می بینم. من آن دو گل را نزدم ، همه تیم ها گل زدند. خوب است که تیم توانست آن روز کار خوبی انجام دهد. البته بعد از مسابقه اتفاق بدی رخ داد و متأسفانه بعضی از تماشاگران فوت کردند. خدا رحمتشان کند.

ماگات مربی سختی است. وی معتقد بود که انسان باید فراتر از مرزهای انسانیت عمل کند. او همیشه می خواهد ذهن شما را بالا ببرد. او این کار را با آموزش سخت امکان پذیر کرد. اگرچه آن سال در بایرن کمی بازی کردم ، اما هر بار که به تیم ملی برمی گشتم گل می زدم. بازی های قطر و ژاپن یک نمونه است. در آن زمان ، هیچ کس فکر نمی کرد که من برای بایرن بازی کنم ، اما توجه بیشتری به آمادگی من داشت.

من این عکس را دیدم و هادی نوروزی را به یاد دارم. او بازیکن خوب ، اخلاقی و متعصبی است. مهرداد اولادی را هم به یاد دارم. خدا به هر دو برکت دهد.

این بازی خیلی بد است. هر دو باختیم و من 30 دقیقه از دست دادم. دیگر نتوانستم بازی کنم و زمین را ترک کردم. متأسفانه ما جام جهانی را با تلخی به پایان رساندیم. من دوست دارم بازی کنم. در آن مسابقه نیز من روز به روز ضربه سر مدافع آنگولا را خارج از خط می کشیدم ، در غیر این صورت می توانستم در جام جهانی گل بزنم. من به سر مکزیک ضربه زدم و آنها گل زدند و من از دست دادم. من واقعاً دوست داشتم در جام جهانی گل بزنم ، اما وقتی مکزیک و مناظر را از دست دادم ، عقب ماندم. من هنوز تعجب می کنم که چگونه گل گل نمی دهد؟ تقریباً تمام شده است. فکر کردم این یک گل است اما اینطور نبود.

من این عکس را ندارم. روزانه مونیخ این تصاویر را گرفته است. در تمرینات تیم بایرن تماس های قدیمی بنویسید. من به چنین تیمی رفتم و از جایی عکس نگرفتم. من در تمرینات لیدز با لالسا عکس نگرفتم. من اصلا علاقه ای به انجام این کار ندارم.

ما سه نفر در بوندسلیگا بازی کردیم و پایان فوتبال بود که هر سه در پرسپولیس جمع شدیم. من و کریمی هراز گاهی همدیگر را می بینیم. کریمی یکی از فنی ترین بازیکنان آسیاست. اگر علی مانند یک ژنرال 17 ساله به اروپا می رفت ، قطعاً به مقام بالایی می رسید. او تا جایی که تلاش کرد واقعاً خوب بود. او بهترین بازیکن آسیا شد. او برای تیم خوب بازی کرد و مثمر ثمر بود.

اگر قهرمان آلمان شوید ، افتخار بزرگی است. من قهرمانی و حذف ایران را دارم. این برای من هم یک خاطره است. توجه داشته باشید که در این عکس آنها بهترین بازیکنان ملی کشور هستند. لوسیو ، سانتا کروز ، حمیدزیچ ، رابرت کوواچ ، روی ماکای ، پیزارو ، گوئررو ، سامی کوفور و تعداد زیادی بازیکن بزرگ دیگر. هر روز تمرین بایرن مانند آموزش تیم های منتخب در جهان است. این تجربه بسیار خوبی برای من بود.

این اولین روزی است که به هامبورگ رفتیم. آنها پرچم ایران را دادند. خود عکاس آن را آورده بود. حدس می زنم این برای روزنامه بیلد باشد. از ما عکس گرفته شده و افتخار می کنیم که ایران بازیکنان را به تیم های برتر اروپا داد. زمان خیلی زود می گذرد.

دو قیچی بریدم. این قیچی شکوفا نیست. من این را در اشتوتگارت زدم که از دروازه عبور می کند. اگر شکوفا شود ، یکی از زیباترین گل های فصل خواهد بود. در بوخوم ولی با قیچی وارد مونیخ 1860 شدم. به طور هم زمان ، این شانزدهمین گل در تاریخ بوندس لیگا بود.

اخبار ورزشی پربازدید:

سرنوشت عجیب وحید امیری تا فینال آسیا

بیرانوند در بازوی عابدزاده / عکس

چهره غمگین دیگو مارادونا / عکس

252 252

دکمه بازگشت به بالا