پاسخ آمریکا به کشته شدن سربازانش؛ استراتژیک یا احساسی؟
رسول سلیمی: حمله ۲۸ ژانویه به یک پایگاه لجستیکی امریکا در شمال شرقی اردن که منجر به کشته شدن سه سرباز امریکایی و زخمی شدن حداقل ۳۴ نفر شد، به طور شگفت آوری دولت بایدن را در مواجهه با بحران رو به گسترشی در خاورمیانه غافلگیر کرد. این در حالی است که تحلیلگران غربی از دولت این کشور خواسته اند اقدامات بعدی خود را با رویکردی استراتژیک و نه صرفاً واکنشی و احساسی در نظر بگیرد. چه آنکه با تشدید اخرین نزاع میان ایران و امریکا با کشته شدن سه سرباز امریکایی در حمله پهپادی، درخواستها برای حمله به ایران در میان سیاستمداران امریکایی در حال افزایش است.
اما آنچه بایدن را از بیپروایی در پاسخ نظامی علیه ایران باز میدارد مسئله فلسطین است. گزارشها حاکی از آن است اسرائیل و حماس به توافقی جدی برای تبادل اسرا و آتشبس دوماهه نزدیک شدهاند. چنین پیشرفت دیپلماتیک و کاهش تنش میتواند زمینه را برای آتشبس دائمیتر و پایان جنگ در غزه و همچنین پیشبرد تلاشها برای ارائه کمکهای بشردوستانه و اضطراری در به مردم غزه فراهم کند. در میانمدت نیز، امریکاییها پیشبینی میکنند بتوانند پیشرفت در مذاکرات در مورد وضعیت حکومت پس از جنگ به رهبری تشکیلات خودگردان فلسطینی در غزه را فراهم کنند.
این موضوع از آنجا اهمیت دارد که ناظران سیاسی در امریکا نگراناند هرگونه پاسخ شتابزده امریکا، پیشرفت مذاکرات صلح فلسطین را تحتتأثیر قرار داده و سایر بازیگران منطقهای کنترل استراتژی و تاکتیکهای امریکا را به دست گیرد. ازاینرو تلاش گستردهای برای عقب انداختن زمانبندی حملات، مرحلهای کردن آنها و خروج مسئله پاسخ فوری امریکا به حملات، از چرخه تولید اخبار در رسانههای اجتماعی امریکا در بین تحلیلگران کاخ سفید در جریان است.
از جمله سناریوهای پیش رو که واکنش به حملات امریکا را از سوی سایر بازیگران خاورمیانه پیشبینیپذیر کرده، استفاده ایران از مزیت ژئوپلیتیک تنگه هرمز است. ایران با موقعیت خود در نزدیکی تنگه هرمز میتواند امواج شوک اقتصادی جهانی ایجاد کند. ۴۰ درصد تجارت بینالمللی نفت خام از تنگه هرمز عبور میکند و با چنین دسترسی، ایران میتواند با انسداد تنگه هرمز، اخلال شدیدی در روند تجارت جهانی ایجاد کند. برخورد سریع امریکا با این کارت بازی ایران نیز به بالارفتن سریع قیمت نفت منجر خواهد شد.
پیشبینی دیگر تحلیلگران غربی از پاسخ ایران به حملات احتمالی، اتخاذ رویکرد حمله نامتقارن به منافع امریکا در خاورمیانه است. ایران بر اساس یک سنت نانوشته، تمایل ندارد به طور مستقیم و فوری پاسخ دهد، پاسخ در یک دوره زمانی مستمر، از قبل آزموده شده است. ازاینرو تمایل ایران به جنگ مستقیم با امریکا در شرایط فعلی که انتخابات مجلس را کمتر از یک ماه دیگر در پیش دارد، ضعیف به نظر میرسد.
از دیگر حوزههای بازدارندگی ایران، حملات سایبری به امریکا و اسرائیل است که انتظار میرود حمله به زیرساختهای نرمافزاری این دو کشور، بخشی از پاسخ به حمله نظامی امریکا را تشکیل دهد. هدف استراتژیک ایران خروج نیروهای امریکایی از خاورمیانه است و سال ۲۰۲۴ به عنوان سال فرصتهای حیاتی است که جنگ غزه خواهد توانست احساسات ضدامریکایی و اسرائیلی را در منطقه تقویت کند. عراق به عنوان کشوری که امریکاییها در آن مداخله نظامی داشتند در اولویت قرار دارد و در انتخابات اخیر عراق، احزابی حائز رای شدند که بیشترین انگیزه را برای فشار به دولت این کشور در جهت برنامه ریزی برای خروج امریکا ایفا میکنند.
در چنین شرایطی حمله حوثیها به کشتیرانی در دریای سرخ، حملات گروههای شیعه عراقی به پایگاههای امریکا که خشونتهای متقابل را افزایش داده باهدف عقب راندن امریکاییها از خاورمیانه و یا تحتفشار قرارگرفتن از سوی متحدانشان در حال انجام است. استراتژی که با برآمدن ترامپ در انتخابات سال جدید میلادی تغییر خواهد کرد و همچنان که تمایل ترامپ به خروج نظامی امریکا از خاورمیانه است؛ اما ترامپ نسبت به بایدن در اتخاذ تصمیمات خشونتآمیز و سریع، بیپرواتر عمل میکند. در همین حال، کشورهای نزدیک به ایران از جمله چین و روسیه تلاش میکنند امریکا را از حمله نظامی مستقیم به خاک ایران منصرف کنند.
موضوعی که اگرچه امریکاییها در شرایط فعلی ازدستدادن سه سرباز در برج ۲۲ پایگاه اردن، فشار رسانه ای زیادی را به دولت بایدن برای پاسخ وارد میکنند، اما تبعات حمله امریکا به ایران خارج از محاسبات فعلی بازیگران خاورمیانه است و ناظران سیاسی پیشبینی میکنند حمله مستقیم امریکا، دومینویی از برهم کنشهای نظامی با انگیزههای اعتقادی و ایدئولوژیک علیه امریکا و اسرائیل را بازفعال کند.
۳۱۱۲۱۳