کفاشیان:40 سال مدیریتم در ورزش با این 2 سال قابل مقایسه نیست
ایمان گودرزی؛ کفاشیان با عبور از مدیریت در فدراسیون دوومیدانی، معاونت قهرمانی سازمان ورزش، کمیته ملی المپیک و فدراسیون فوتبال، امروز در جایی ایستاده که میگوید، همه 40 سال مدیریت در ورزش یک طرف؛ این چند سالی که ورزش حرفهای و قهرمانی را رها کرده، سوی دیگر.
مدتی قبل وقتی بحث بازگشت او به حوزه مدیریت ورزش پیش آمد، خیلی سریع و بدون درنگ پاسخ منفی داد و حالا که فرصت میشود درباره این تصمیم و علتاش صحبت کند؛ حرفهای جالبی را به زبان میآورد. او این روزها در باشگاه مهرعظام مشغول شده و برنامه های بسیاری برای رشد بچههایی دارد که شرایط استفاده از امکانات ورزشی را ندارند؛ باشگاهی که در مناطق محروم استانهای مختلف راه اندازی شده و وظیفه تربیت کودکان و نوجوانان زیر 15 سال را بر عهده دارد.
کفاشیان از ضعفهایی میگوید که در طول 40 سال مدیریتاش در ورزش دیده و اقداماتی که باید انجام میشده اما مغفول مانده است:« من جزو مدیرانی هستم که خیلی زود و در جوانی رییس فدراسیون شدم و تقریبا تمام مشاغل مدیریتی ورزش را تجربه کردم اما امروز وقتی به آن 40 سال نگاه میکنم، با اطمینان میگویم که کار روی کودکان و نوجوانان مستعد خیلی دغدغه مدیران نبوده و نیست. در حوزه مدیریت همه آنقدر درگیر روزمرگی میشوند که مسائل پایهای چندان مورد توجه قرار نمیگیرد و به همین علت بسیاری از استعدادها از بین میروند.»
او ادامه میدهد:« وقتی از فدراسیون فوتبال بیرون آمدم، پیشنهادهایی شد تا مدیریتم را در ورزش به شکلی دیگر ادامه بدهم اما پاسخم منفی بود و الان بابت این تصمیم خوشحال هستم. من با کمک برخی از دوستان این روزها مشغول برنامه ریزی برای کودکانی هستیم که شاید حتی حضور در یک جلسه تمرین فوتبال یا فوتسال آروزیشان بود اما حالا به آرزویشان رسیدهاند و بدون اینکه هزینهای پرداخت کنند، در باشگاه مهرعظام مشغول تمرین هستند. بهترین مربیان نیز جذب شدهاند تا خیالمان بابت تربیت و آموزش بچهها راحت باشد. وقتی برخی از مربیان ملی در رشتههای فوتبال، فوتسال، دوومیدانی و شنا، نحوه فعالیت این باشگاه را دیدند، آنها نیز پای کار آمدند و خواستند در این مسیر کمک بچهها باشند. از غلامحسین پیروانی و علی صانعی در بخش مردان گرفته تا مریم آزمون و شادی مهینی در بخش زنان، همگی به کمک ما آمده اند تا دانش خود را در اختیار بچههایی بگذارند که امکان حضور در مدارس فوتبال یا کلاسهای ورزشی را نداشته و ندارند.»
رییس پیشین فدراسیون فوتبال میگوید:« ما در این مجموعه تاکنون بالغ بر 12 هزار کودک و نوجوان را تحت پوشش قرار دادهایم، آن هم در شرایطی که یکی از افراد خیر، هزینههای آموزش این بچهها را تامین میکند.
آرزویمان این است که بخشهای اقتصادی دیگر و افراد خیر نیز به این حرکت ملحق شوند و مسوولیت اجتماعیشان را در حوزه ورزش انجام دهند. تصور کنید اگر 10 بخش اقتصادی به این حرکت بپیوندند و هر کدام 10 هزار کودک و نوجوان را تحت پوشش قرار دهند، چه اتفاقی میافتد. بیش از 100 هزار کودک و نوجوان مستعد فرصت پیدا میکنند تا خود را نشان دهند. نتایج مثبت این حرکت غیر قابل توصیف است. شاید مهمتریناش این باشد که زندگی 100 هزار کودک و نوجوان تغییر میکند و حداقل کودکی متفاوتی را میگذرانند. اما این همه اتفاقی که میتوانیم منتظرش باشیم، نیست. با آموزش اصولی میتوانیم از این جهت امیدوار باشیم که آینده تیمهای ملی ما در رشتههای مختلف ساخته میشود.»
کفاشیان با اشاره به ساخت و سازهایی که در سالهای قبل در ورزش شده، میگوید:« در دورانی که من مدیر دولتی بودم، پروژههای بسیاری به بهره برداری رسید. امروز وقتی به برخی از این ورزشگاهها سر میزنیم تا برای تمرین بچهها در اختیار بگیریم، واقعا تاسف میخورم. بسیاری از اماکن ورزشی که هزینههای گزافی برای ساخت آنها شده، بدون استفاده ماندهاند و در حال تخریب هستند. جالب است که وقتی میخواهیم آنها را اجاره کنیم تا بعد از تجهیز در اختیار بچههای شهرهای مختلف قرار دهیم، با موانع بسیاری مواجه میشویم. در برخی استانها همکاری خوبی میشود اما در برخی شهرها متاسفانه این اتفاق نمیافتد.»
او ادامه میدهد:« ما ابتدا پنج رشته فوتبال، فوتسال، شنا، دوومیدانی و ژیمناستیک را در نظر گرفتیم اما در رشتههای پایه به خاطر نبود سخت افزار و امکانات لازم با موانع زیادی برخورد کردیم و همین موضوع باعث شد در رشته ژیمناستیک محدودتر عمل کنیم.»
کفاشیان با تاکید بر اینکه باشگاه هیچ نفع مالی از بچهها نمیبرد، میگوید:« تصمیم بر این است که این بچهها آموزش ببینند و مسیر برایشان باز شود تا به تیمهای ملی برسند. حتی با یکی دو آکادمی بین المللی هم برای عقد قرارداد خواهرخواندگی مذاکراتی داشتهایم که در این صورت ورزشکاران با استعداد فرصت حضور در آکادمیهای معتبر خارج از کشور را پیدا میکنند.»
دبیر کل سابق کمیته ملی المپیک حرفهایش را اینطور به پایان میبرد:« من با تجربه سالها مدیریت در ورزش میگویم، کاری که امروز برای این کودکان و نوجوانان آغاز شده، نیاز اصلی ورزش کشور است و چه خوب میشود اگر همه همراه شوند. کودکان و نوجوانان زیادی بودند که آرزو داشتند تا بتوانند یک روز در زمین فوتبال قدم بردارند و مثل یک بازیکن واقعی آموزش ببیند و امیدوار باشند که شاید بتوانند در آینده، بازیکن بزرگی شوند. برای ما مهم بوده و هست که این امکان را فراهم کنیم. ما نمیخواهیم تیم بسازیم. این باور را داریم که با ورزش بچهها از آسیبهای اجتماعی دور میشوند و به همین خاطر در بیشتر شهرها به سراغ محلههایی رفتهایم که در آنها بچهها در معرض خطر هستند و آنها را تحت پوشش قرار دادهایم با این امید که بتوانند با یادگیری مهارتهای تازه شرایط خود را تغییر دهند.»
257 251