یک فرغون و یک ابر علیه ستاره سوم استقلال!
داوود سید عباسی یکی از بازیکنان استقلال است که می تواند در یک سال سه غنیمت بزرگ و معتبر کسب کند و یک رویا را برگزار کند اما در یک اتفاق عجیب ، او دو جام را از دست داد. دیروز سالگرد شکست استقلال در انزلی در دور اول لیگ بود؛ این اتفاق با شکست منصور پورحیدری در پیروزی انزلی و علی پروین در تهران رخ داد.
در این مصاحبه ، هافبک باتجربه استقلال اتفاقات تیم استقلال را در روزهای پایانی فصل به تفصیل شرح داد. هنوز برای سید عباسی مشخص نیست که چرا استقلال در آن سال به لیگ و حتی آسیا نرسید.
قبل از ملوانان ، طباطبایی ما را نجات داد
اوضاع به گونه ای بود که با پرسپولیس زوج شدیم. تقریباً یک سال است که ما در باران در ورزشگاه آزادی مقابل آنانگ شکست خوردیم و جام باشگاه های آسیا را از دست دادیم و سوم شدیم. ما می خواهیم در لیگ قهرمان شویم. ما در پایان لیگ با پیکان یک بازی برگشت داشتیم که یک بر صفر پیروز شدیم و گل ما توسط فاطمی به ثمر رسید. در آن زمان اگر به یاد داشته باشید پیکان هم تیم خوبی بود. در آن بازی من هافبک بودم و ناصر شردل بازیکن جلوی من بود. تصادفا من واقعاً خوب بازی کردم ، اما در پایان بازی ، من به محمود فکری که در وسط توپ بریده شد ، برگشتم. امین توانست این کار را انجام دهد و توپ را به اصغر ، مدیر دهکده داد. مدیر روستا در آن زمان عملکرد خوبی داشت ، اما خوشبختانه هادی طباطبایی توپ را به دست گرفت. در پایان بازی ، وقتی که ما برنده یک بر صفر شدیم ، به سمت هادی دویدم و او را در آغوش گرفتم و گفتم: “آقای هادی ، من داغم!”
اسب سواری بر قهرمانی ما تأثیری ندارد
بعد از بازی تمرین کردیم و من بهبود پیدا کردم. منصورخان خدابیامرز نزد من آمد و گفت: “سید ، خوب استراحت کن تا بتوانیم در این بازی آخر چند ترفند را انجام دهیم.” سهراب بختیاری زاده زمانی که می خواستیم به آخرین مسابقه با مالوان بروند ، کنار گذاشته شد. علاوه بر سهراب ، فکر می کنم احمد مؤمن زاده نیز سه کارت کسب کرد و در کنار ما نبود. من همچنین آخرین بازی فصل را خیلی خوب بازی کردم و از طرف این باشگاه به عنوان بهترین بازیکن زمین پیکان انتخاب شد. روزنامه ها این هفته را انتخاب می کنند و من در این تیم هستم. ما به انزلی رفتیم و در یک هتل ساحلی ماندیم. در ساحل ، برخی از سواران سوار بر اسب می شوند ، که بعداً می گویند بر عملکرد آنها تأثیر می گذارد ، اما این هرگز اتفاق نمی افتد.
بیشتر بخوانید: برهانی: ما با شروع لیگ ، جان پزشکان و پرستاران را به خطر می اندازیم! / عکس
من هنوز نمی دانم که چرا من مقابل مالوان بازی نمی کنم
وقتی برای بازی به استادیوم رفتیم ، منصورخان ارژان را اعلام کرد و مرا در ترکیب تیم قرار نداد. من نمی دانم چه اتفاقی افتاد زیرا او به من اجازه نداد ، زیرا فقط دو بازیکن سه کارت داشتند. من به خاطر نمی آورم چه کسی جایگزین من شد. پرویزخان قبل از بازی در رختکن به سمت من آمد و من بسیار ناراحت شدم. با این حال ، من امیدوار بودم که این تیم برنده شود ، اما در اواسط نیمه اول ، پورگولامی برای ما گلزنی کرد. من حتی در آن بازی به عنوان جانشین حضور پیدا نکردم ، اما وقتی در نیمه دوم پشت گل Sailor گرم شدیم ، ما مثل جمع کننده های توپ بودیم. ما به سرعت توپ را به بازیکنان می دهیم. من از پشت دروازه با فراز صحبت می کردم. هر دقیقه کسی می گوید پرسپولیس گل زده یا گل زده است. در آن زمان تلفن اینترنت نداشت و آنها مجبور بودند نتیجه را از طریق تلفن درخواست کنند. به دلیل این شایعه زیاد است. برای من روز خیلی سختی بود.
حال و هوای بازگشت اتوبوس به تهران بسیار بد بود
بعد از بازی در وضعیت عجیبی به تهران بازگشتیم. منصورخان 3 و 4 روز تمرین را پشت سر گذاشت تا بتوانیم برای جام ملت ها آماده شویم. به یاد داشته باشید که امیرخان در آن سال آمد و ما جایزه گرفتیم. اتوبوس ما هنگام بازگشت به تهران خیلی بد بود. وقتی قلعه نووی رسید ، وی گفت: “ما این جام را برای ارائه به منصورخان می گیریم ، زیرا آقای پورحیدری در آن سال واقعاً سخت کار کرد.” باور کنید 3 یا 4 روز در اتاقم بودم و مادرم فقط سینی غذا را جلوی درب گذاشت و گذاشت.
انگار سربازان ما افسوس خورده بودند!
مالوان تیم فوق العاده ای دارد و در چند هفته اخیر سال تلاش کرده تا در لیگ بماند. 2 هفته آخر اقامت آنها. در عوض می گویند باشگاه پرسپولیس جایزه ای برای ملوانان تعیین کرده است. البته ، من مهم نیست که آنها بخاطر خوب بازی کردن پاداش بگیرند. به نظر می رسید همه چیز به خوبی پیش می رود تا استقلال در این بازی همان گل را به ثمر نرساند. ما هم یک فرصت داریم من آن سال هرگز چنین دریانوردی با انگیزه ندیده بودم. ما دقیقه را به ثمر رساندیم که توانستیم دقیقه 90 دوباره بازی کنیم. بچه های تیم ما اشتباه می کنند. انگار سربازان ما افسوس خورده بودند! وقتی چهره بازیکنان ما را نگاه می کنم ، آنها مانند بوکسورها هستند. من نمی دانم آن روز بد چه اتفاقی افتاده است.
فرعون و ابرها اجازه ندادند قهرمان آسیا شویم!
ما باید آن سال قهرمان آسیا می شدیم. شاید همه به من بخندند ، اما من می گویم ابر و ابر باعث می شوند که ما قهرمان آسیا نشویم! مردم به یاد می آورند که زمین چگونه است. سیروس دین محمدی از نیمه اول عبور کرد و من گل زدم ، با همان گلی که در نیمه دوم 2 گل به ثمر رساندیم ، توپ من در خط دروازه ایستاد. فراز و احمد مؤمن زاده 20 بار توپ را به تیر دروازه زدند ، اما توپ یک متر به جلو نرفت تا گل به ثمر برسد و دروازه بان Anyang شما را جمع کرد. وسط شب 15 دقیقه طول می کشد تا با شرایط وحشتناک روی زمین مقابله کنید. آنها در همان 15 دقیقه به میدان آمدند و در نیمه دوم 18 پله ما را پاک کردند و نتوانستند گل بزنند. تیم حریف شلیک کرد و توپ لغزید و وارد دروازه ما شد. خدای من ، به همین دلیل ما آن را به فینال نرسیدیم. شما بروید و اهدافی را که ما به ثمر رساندید با گل هایی که هرانگ گل زده است مقایسه می کنید. این به دست دوستانی که از این طریق زمین را تمیز می کنند آسیب نمی رساند. من امیدوارم که آنها میزبان کره باشند.
ما باید آن سال قهرمان آسیا می شدیم. شاید همه به من بخندند ، اما من می گویم ابر و ابر باعث می شوند که ما قهرمان آسیا نشویم! مردم به یاد می آورند که زمین چگونه است.
پورحیدری به نوازی گفت پنالتی را بالا نبرید
آن سال منصورخان هیچ شانسی نداشت. در این بازی محمد نوازی نیز گلزنی کرد. در حالی که تمرین کردم ، شنیدم که منصورخان که پنالتی خوبی را به ثمر رساند ، به محمد گفت که پنالتی را زیاد نکنید. محمد نوازی بهترین ضربات پنالتی ایران در آن زمان بود و اعتماد به نفس زیادی به خودش داشت. وقتی پنالتی دریافت شد ، احمد و من مومن زاده فقط دو یا سه دقیقه نشستیم و توپ را برای توپ آماده کردیم. محمد نباید به زمین بیفتد ، اما قد او باید کاهش یابد.
255 41