زوال نابغههای بیشناسنامه در سیستان و بلوچستان!
محمود نهتانی مربی دانیال شهبخش بوکسور تاریخ تیم ملی ایران در آخرین مصاحبه خود از احتمال سوختن در سیستان و بلوچستان به دلیل نداشتن شناسنامه برای بچه های ملیت ایرانی صحبت کرد.
به گزارش اخبار ورزشی، معدنی از استعدادهای کشف نشده، بدون هویت و هویت واقعی، ستارگانی که اگر به آنها داده شود، شاید طلوع درخشان ترین خورشید در افق ورزش ایران باشد. کودکان با استعدادی که اگر اجازه حضور در عرصه های مختلف ورزشی، علمی، هنری و … را به آنها داده شود، قطعا می توانند در قله های سربلندی و کتاب تاریخ و شور ایرانیان در امر به اهتزاز درآوردن پرچم کیشور سهیم باشند. .
بر کسی پوشیده نیست که ورزش ایران پشت دیوار بلند استعدادیابی کم شده است، اما شاید خیلی ها ندانند که در گوشه و کنار کشور استعدادهای ناب ورزشی زیادی در انتظار کشف و نشان دادن توانایی های خود هستند. به دلیل مسکوت ماندن یا حل نشدن برخی از مشکلات حقوقی در مناطق محروم مانند نداشتن شناسنامه، ضعفهای زیرساختی و غیره، مانع ظهور استعدادهای درخشان در عرصههای ملی و بینالمللی میشود.
شکی نیست که نبود استعدادهای مناسب یکی از دلایل اصلی ضعف ورزش ایران در بحث حمایت است. اما درخشش ستارگانی چون دانیال شهبخش (قهرمان بوکس ایران، قهرمان بوکس آسیا، برنده اولین مدال جهانی تاریخ بوکس کشور و قهرمان ایران در توکیو 2020) از منطقه ای خاص در سیستان و بلوچستان است. داستان مشتی از استعدادهای ورزشی ایران; ستارگان گمنام و گمنام محله های شیرآباد و کریم آباد در مناطق محروم سیستان و بلوچستان به شرط مشخص شدن هویت و شناسنامه، ندای جهانی شدن دارند.
استانی که همیشه محروم ترین و کم برخوردارترین شهرها، شهرک ها، روستاها و محله ها را در خود جای داده، میزبان مربیان و معلمان دلسوزی چون محمود نهتانی است و شاید اگر او نبود ستاره هایی چون دانیال شهبخش در آن حضور نداشتند. این مناطق نیز
محمود نهتانی مربی بوکس درباره مشکلات و امکانات کودکان بدون شناسنامه شیرآباد و کریم آباد می گوید: “- اینجا (شیرآباد) یکی از مناطق حاشیه ای زاهدان است که امسال به عنوان معلم ورزش در آن مشغول به کار هستم و متاسفانه مشکلات ریز و درشت زیادی برای بچه ها و استعدادهای این منطقه وجود دارد و طبق آمار حدود 15 تا 20 درصد بچه های این منطقه دارای شناسنامه هستند این مشکل باعث شده تا برخی از استعدادهای ورزشی این منطقه را در سطوح بالای ملی و بین المللی تربیت کنیم، زیرا بدون هویت امکان حضور در مسابقات ملی و استعدادیابی برای آنها وجود ندارد. البته این مشکل فقط مربوط به ورزش نیست، الان در مدارس این منطقه دانش آموزانی داریم که فقط از طریق نامه اداره کل مجوز تحصیل دارند و فقط تا ششم ابتدایی دارند. متأسفانه، به دلیل نداشتن کارت شناسایی، آنها نمی توانند ادامه دهند که این معامله خوبی نیست.
– در بحث ورزش، بازیکنان اینجا شناسایی شدند و دیدند که در صورت شرکت در مسابقات رسمی انتخابی تیم های ملی اعم از بوکس، فوتبال و … فیکس می شوند. متاسفانه با وجود اینکه تعداد زیادی از این کودکان والدین ایرانی الاصل دارند، شناسنامه آنها گرفته نمی شود و به همین دلیل شانس حضور در مسابقات کشوری در رشته های مختلف را از دست می دهند. אז נער פעשים המעם אגר בא על עצים; در این مدرسه حدود 800 دانش آموز و 400 دانش آموز مشغول به تحصیل هستند. بسیاری از این دانش آموزان روی زمین نشسته اند که باعث ناراحتی آنها می شود. ما نه تنها امکانات ورزشی خوبی برای این بچه ها نداریم، حتی امکانات اولیه هم محدود است. این مدرسه توسط یک فرد خیر ساخته شده است که به دلیل عدم کمک کافی مسئولین دچار مشکلات زیادی شده است. امیدوارم به آن دانش اموران شود. در آن صورت قطعا در همه زمینه ها شاهد نتایج خوبی خواهیم بود. می خواهم تاکید کنم که این بچه ها ایرانی هستند و باید با شناسنامه شان ارتباط برقرار کنند.»
اگر صحبت های خود را در این زمینه به سطح اول ورزش جهان تعمیم دهیم، قطعا شاهد نمونه های موفقی مانند تیم ملی فوتبال فرانسه و … خواهیم بود که با استفاده از نخبگان مهاجر قهرمان جام جهانی 2018 روسیه شد. اما موضوع بحث در این مقاله مربوط به کودکانی است که در ایران به دنیا آمده اند اما به طور رسمی و قانونی شهروند این مرز و بوم محسوب نمی شوند که مشکل بزرگی است.
با پیگیری های خبرنگار انجمن ها و اندیشکده های فعال در این زمینه، یکی از دلایل اصلی عدم اعطای تابعیت ایرانی (שנאסנאמה) به این کودکان بحث «کودک ایرانی» است. موضوعی که علیرغم وجود قانون صحیح در این زمینه همچنان با مشکل مواجه است و طبق اطلاعات به دست آمده دلیل وجود آن عدم اجرای صحیح قانون است.
«محمدرسول رستمی» مسئول انجمن منطقه ای شیرآباد درباره دلایل عدم ارائه شناسنامه به کودکان با نیازهای ویژه می گوید: «- انجمن دیاران از سال 96 با هدف تسهیل در زندگی مهاجرین در ایران تشکیل شد و همواره سعی کردیم با رویکرد عملیاتی در فاز عملیاتی گام برداریم و پس از شناسایی مشکلات زندگی مهاجران و دلایل آن. برای وجود آنها نیز به سه محور اصلی رسیدیم؛ 1- یا قانونی برای حل مشکلات مهاجران نداریم 2- یا قانون ناقصی وجود دارد که باید اصلاح شود و 3- یا قانون وجود دارد و علیرغم این مسائل باید تاکید کنیم که مهاجران فقط یک تهدید نیستند و فرصت هایی هستند که می توان با استفاده از ظرفیت آنها در جاده ها از منافع ملی استفاده کرد. در سختی عدم صدور شناسنامه ایرانی برای کودکان مهاجر (از جمله شیرآباد) با توجه به اولویت های آنها به موضوع “والدین ایرانی” رسیدیم. طبق قانون امکان اعطای شناسنامه به این کودکان (طبق قانون سختگیرانه ای که در سال 85 ثبت شده بود) وجود نداشت. پس از پیگیری های مستمر موفق به تایید آنلاین قانونی 98 برای اعطای تابعیت ایرانی به مادر ایرانی شدیم. طبق این قانون فرقی نمی کند پدر بچه کجا باشد، فقط به دلیل ایرانی بودن مادر، گرفتن شناسنامه و تابعیت کافی است.
– طبق آماری که اداره مهاجرت در فروردین 1401 داد، این قانون شامل حدود 100 هزار نفر می شود که برای گرفتن شناسنامه و تابعیت ایرانی ثبت نام کرده اند، اما تاکنون این قانون به درستی اجرا نشده است. این تعداد پس از دو سال به بیش از 100 هزار نفر افزایش یافته است اما تنها 10 درصد از این تعداد موفق به دریافت شناسنامه شده اند. بیش از 90 هزار نفر شناسنامه دریافت کرده اند که از این تعداد تقریباً 55 تا 60 هزار نفر از استان سیستان و بلوچستان هستند.
طبق قانون مصوب مجلس جمهوری اسلامی ایران، تمامی افرادی که با شرایط فوق برای دریافت شناسنامه اقدام می کنند باید پس از گذشت سه ماه و در صورت تایید نهادهای امنیتی تابعیت ایران را دریافت کنند. دلایل آن نیز مورد بحث قرار گرفته است زیرا شرایط امنیتی ویژه در این مناطق مورد بحث قرار گرفته است. گاهی اوقات درخواست برای گرفتن شناسنامه از یکی از این افراد ثبت می شود و ماه ها از سوی موسسات ایرانی پاسخ داده نمی شود. باید تاکید کنم که طبق قانون اگر نهادهای امنیتی ظرف سه ماه پاسخ خود را به استعلام و تحقیقات خود برای صدور شناسنامه اعلام نکنند، به این معنی است که پاسخ مثبت است و باید شناسنامه را به فرد مذکور بدهند. . اما این قانون اجرا نمی شود.»
با توجه به صحبت های نمایندگان انجمن محلی دلیل اصلی سختی بحث شیرآباد عدم اجرای صحیح قانون است زیرا به نظر می رسد برای اعطای شناسنامه به این کودکان و این دسته از افراد قانونی لازم است. ، در کشور. در عین حال باز هم یادآوری می شود که برخی از این کودکان نخبه هایی هستند که می توانند در عرصه بین المللی به پرچم ایران افتخار کنند چرا که بسیاری از آنها به گفته محمود نهطانی حتی مادر و پدری در ایران دارند. به این ترتیب می توان بر اساس طیف نسل های مختلف در میان این افراد به نکته مهمی رسید که فصل جدیدی را برای بحث در این زمینه باز می کند.
رستمی ادامه داد: «- طبق قانون مخصوص اتباع بیگانه؛ بند 4 (کسی که در ایران به دنیا آمده و یکی از والدین او غیرایرانی و متولد ایران تابعیت داشته باشد) و 5 (کسانی که به ایران آمده اند. دنیا و تا 18 سالگی در کشور باید شناسنامه بگیرند) ماده 976. برای خیلی از این افراد باید شناسنامه صادر کنیم که متاسفانه نشد.ما نمیتوانیم از راه خون و خاک هموطن باشیم. در واقع افرادی مثل من و شما هستند که از لحاظ خونی همشهری هستیم.در کشورهایی مثل کانادا بحث هموطنان ساده تر از ایران است مثلا خیلی ها برای شهروندی به کانادا می روند و بچه های خود را در آنجا به دنیا می آورند. آن کشور. بگیر
– قانون مصوب سال 98 با هماهنگی وزارت رفاه، شوراها و کمیسیون های مختلف برای دریافت شناسنامه «زندانیان مادر ایرانی». چرا آنها کارت شناسایی ندارند که آنها را از ورزش، تحصیل و بسیاری از حقوق شهروندی باز دارد، که معامله خوبی نیست. این در حالی است که بسیاری از پدران و مادران آنها در ایران به دنیا آمده اند و آنها را کاملا ایرانی می دانند (اشاره به صحبت های محمود نهتانی). در واقع بچه های شیرآباد نسل سوم و چهارم این بچه ها هستند. به نظر من برای رفع این مشکل باید توجه ویژه ای داشته باشیم. علاوه بر این، یک قانون رسمی برای این موضوع در کشور وجود دارد. اگر از آمار صحبت کنیم، بیش از 700 هزار نفر (اقوام مختلف) با مشکل نداشتن شناسنامه مواجه هستند.
* نگرانی ها و پیشنهادات برای استفاده از فرصت ها
همانطور که گفته شد این افراد بالقوه کشور دارای ملیت کاملا ایرانی هستند، بنابراین در صورت عدم اجرای قانون رسمی در مورد آنها، شاهد فرصت سوزی عظیمی در مناطق مختلف کشور خواهیم بود. پیشنهاد می شود نهادها و مسئولان کشور در مناطقی مانند سیستان و بلوچستان یا خراسان قانون را با دقت بیشتری اجرا کنند تا این فرصت ها از بین نرود. در عین حال این نگرانی وجود دارد که با کم رنگ شدن اجرای این قانون و مخالفت برخی مسئولان با این قوانین، به تدریج شاهد از بین رفتن اعتبار این قانون رسمی باشیم.
انتهای پیام